۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۰
داستان مرحوم شیخ محمدتقی بهلول در افغانستان
مرحوم بهلول میگفت من بیدار بودم و همه گفت و شنود اینها را میشنیدم و چارهای جز اینکه خود را به خواب بزنم نداشتم، بالاخره از آنها اصرار بر کشتن من و صاحبخانه هم پیوسته مخالف میکرد تا اینکه به یکی از آنها گفت فلانی تو که معتقدی هفت شیعه را که بکشی به بهشت میروی!