به گزارش رهیافتگان: رادیو ایتالیایی جمهوری اسلامی ایران مصاحبهای با دکتر مارکو باوا کارشناس امور اقتصادی انجام داده است. دکتر باوا مطالب افشاگرانهای برای نشریات و فیلمهای مستند درباره شهادت ادواردو نوشته و حتی در دادگاه در این خصوص شهادت داده است:
جناب آقای دکتر باوا، تاکنون جراید ایتالیا و اروپا درباره مرگ مشکوک ادواردو آنیلی تحت عنوان خودکشی صحبت کردهاند. نظر شما که تاکنون بیش از هر کسی در این مورد مطلب نوشتهاید و یا در فیلمهای مستند و حتی در دادگاه شهادت دادهاید چیست؟
از همان سالهای ۸۸-۱۹۸۷ که من در یک جلسه کاری با ادواردو آشنا شدم مساله سلب جانشینی او مطرح بود.
من در آن جلسه مشاوره مهمی در این زمینه به او دادم و از همان جا دوستی ما شروع شد. به جرات میتوان گفت که «ادواردو آنیلی» علیرغم موقعیت اجتماعی اقتصادی بسیار بالایی که داشت، انسانی بسیار شفاف و رئوف بود. او آگاهانه و با کمال تواضع، تمام تلاش خود را در راه خدمت به فراموششدگان و زیردستان جامعه به کار میگرفت و عقیده داشت باید از آنچه در اختیار دارد که ثروتی افسانهای و بسیار زیاد بود برای کمک به افراد آسیبپذیر و محروم استفاده نماید، ثروتی که عقیده داشت به او رسیده است. چون در خانوادهای فوقالعاده غنی به دنیا آمده بود و من در نهایت او را مردی یافتم که علیرغم قدرت و ثروت زیادش انسانی ساده، شفاف و بخشنده بود.
آیا شما در جریان تشرف وی به اسلام بودید؟
من این موضوع را از او به صورت بسیار کلی شنیدم، زیرا بیشترین مذاکرات بین ما، حول محورهای اقتصادی و سیاست بینالملل بود. من به یاد دارم که او کشور جمهوری اسلامی ایران را به عنوان ملیت و کشور دوم خود انتخاب کرده بود چرا که در ایتالیا همیشه خود را در معرض خطر میدید. او کاملا بر این امر که در ایتالیا او را خواهند کشت، واقف بود و برای همین هر وقت اوضاع را تهدیدآمیزتر میدید به ایران میرفت و در آن جا احساس آرامش میکرد، در حالی که ارتباط «ادواردو» با ایالات متحده آمریکا بسیار بد بود و من به خاطر دارم که همیشه راجع به سیاستهای «هنری کیسنجر» که از شخصیتهای سیاسی یهودی آمریکاست شدیدا انتقاد میکرد. ادواردو در آمریکا متولد شد، در ایتالیا بزرگ شد ولی نهایتا کشور مورد علاقهاش ایران بود. او هر چند به اسلام بسیار علاقهمند بود ولی هرگز ارتباطش را با مقامات مذهبی کلیسا، با پاپ ژان پل دوم و سایر مقامات بلندپایه کلیسا قطع نکرد.
در جلسه عمومی فیات که در روز ۳۱ مارس ۲۰۰۸ برگزار شد شما گفتید: «ادواردو انیلی خودکشی نکرد، بلکه کشته شد و شریک جرم اصلی در قتل او ماموران حفاظتی شرکت فیات هستند.» در این باره بیشتر توضیح دهید؟
من بر این ادعایم دلایل زیادی دارم. همه میدانند که وارد شدن در خانه آنیلیها برای افراد ناشناس نه تنها مشکل بلکه غیرممکن است. چرا که تمام خانواده فیات و ویلای آنها پر از نگهبانان مسلح و ماموران حفاظتی بسیار کارکشته است.
من با توجه به شناخت بسیار نزدیک که با مرحوم «انیلی» داشتم، به یقین میگویم که امکان خودکشی برای او وجود ندارد. به فرض محال اگر هم میخواست خودکشی کند قطعا دست نوشتهای از خود برجای میگذاشت و دلیل این کار را توضیح میداد. نکته مهم و کلیدی در نوع کارهایی است که ادواردو انجام میداد. خانواده ادواردو به طور بسیار جدی تصمیم داشتند او را از جانشینی فیات برکنار کنند و برای جلب رضایت او مبلغ زیادی هم به او پیشنهاد کردند در حالی که «ادواردو» هرگز این امر را نپذیرفت. مساله دوم که بسیار مهم بود مخالفت ادواردو با فرزندخواندگی داماد خانواده از سوی پدر ادواردو بود. جان الکان (John Elkan) به عنوان یک نجیبزاده و از شاهزادگان یهودی روسیه،قرار بود با دریافت نام خانوادگی انیلی، جانشین و وارث قطعی سناتور انیلی شود.
ادواردو تصمیم داشت با ایجاد تغییراتی اساسی در قسمت مدیریت تجاری شرکت فیات به خیلی از مسایل مبهم و زد و بندها پایان دهد. نکته دیگر این است که به غیر از دادستانی ایتالیا، گزارش اداره پلیس جنایی ایتالیا در دست من است که با ارائه شواهدی سعی کردهاند قتل او را یک خودکشی جلوه دهند. شواهد صحنه قتل همگی حکایت از غیرواقعی بودن خودکشی دارند.
به عقیده من کسی از آشنایان خانواده انیلی یا افرادی که در منزل آنها رفت و آمد میکردهاند، ادواردو را در خانه به قتل رسانده و سپس جنازه او را به زیر پل انتقال دادهاند. من براساس مدارک و مستندات میتوانم این امر را اثبات کنم. انگیزههای قتل به عقیده من بیشتر از یکی هستند؛ ۱- به قدرت رسیدن ادواردو در فیات به این معنا بود که دست بسیاری از قدرتهای مافیایی و جنایتکار از این کارخانه بسیار مهم قطع میشد چرا که او قطعا دستور بسیاری از لابیهای قدرت خارجی و داخلی را اجرا نمیکرد. ۲- همه میدانستند که او با ارتباط اقتصادی همهجانبه با لابی صهیونیسم روسیه به شدت مخالف بود و قطعا داماد خانواده انیلی که از افراد بانفوذ و ثروتمند روسیه بود، هرگز نمیتوانستاین مخالفت ادواردو را بپذیرد.
«ادواردو انیلی» با «یلتسین» و تمام گروه او و جانشینانش به شدت مخالف بود و این مخالفت خود را بارها اعلام کرده بود. با توجه به تمام این دلایل و شواهد من نتیجهگیری و قضاوت را به عهده خوانندگان شما میگذارم.
منبع: جام انلاین