تاریخ انتشار :

گفت‌وگو با برنا دانش، مجری کارشناس «پرس تی‌وی»

ماجرای قاچاقچی مشهور امریکایی که توبه کرد و مصلح شد

امام موسی البته در دورانی هم که مواد می‌فروخت، پولش را به Black Panther کمک می‌کرد. این‌ها یک گروهی بودند اسلحه می‌خریدند تا با حکومت آمریکا مبارزه کنند. بعد، امام موسی پیش خودش گفته بود نمی‌شود هم مواد بفروشی و منطقه‌ات را نابود کنی و هم می‌خواهی همین مردم را آزاد کنی! این که نمی‌شود.

 به گزارش رهیافتگان (پایگاه جامع مبلغین و تازه مسلمانان ) برنادانش، مجری کارشناس پرس تی‌وی، از ایرانیان مقیم آمریکاست. او بیشتر سال‌های عمرش را در آمریکا و ایالت تگزاس زندگی کرده اما روحیه استکبارستیزی قوی دارد. دانش که پدر مرحومش نیز قبل از گرفتن درجه دکتری به‌خاطر فعالیت‌های استکبارستیزانه ساله‌ها قبل از آمریکا اخراج شده، دوستی نزدیکی با یک چهره استکبارستیز مسلمان آمریکایی دارد. روزنامه صبح نو با برنا دانش که از اعضا فعال انجمن شهید ادواردو است از طریق این انجمن مصاحبه ای داشته و در مورد این شخصیت و فعالیت‌های خودش به گفت‌وگو نشسته است.

شما مدت‌هاست با امام موسی عبدالعلیم همکاری می‌کنید؛ چطور با ایشان آشنا شدید؟
ایشان را در یک کنفرانس دیدم و با او آشنا شدم و برای روز قدس دعوتش کردم. بعد از مدتی که پدرم در ایران بود، به پدرم زنگ زدم و گفتم با یک سخنران جدیدی آشنا شده‌ام که هم ولایتمدار است و هم انقلابی؛ همه چیزش عالی است. پدرم گفت امام عبدالعلیم موسی را ۲۰ سال است می‌شناسد و بهترین مسلمانی است که تا حالا در عمرش دیده و این ارتباط را تأیید کرد. الان حدود ۱۰ سالی است که با ایشان کار می‌کنم؛ حتی وقتی به ایران هم می‌آیم با هم تلفنی صحبت می‌کنیم. ما به همدیگر اطمینان و رابطه خیلی خوبی داریم.


چند ساله بودید؟
وقتی فعالیت‌هایم را شروع کردم ۱۹ ساله بودم و با دوستم عرفان، فعالیت‌هایمان را شروع کردیم و شرایط جالبی بود. وقتی می‌رفتیم مسجد، سعی می‌کردیم همه در برنامه‌های ضد صهیونیستی و ضدامپریالسیتی شرکت کنند. درحالی‌که اکثراً سن‌شان از ما بیشتر بود. ما در آن زمان دیدیم که در مسجد درباره امام حسین ؟ع؟ صحبت می‌کنند اما در مورد اینکه هدف امام حسین چه چیزی بوده و اینکه ایشان در مقابل طاغوت و ظلم ایستاد و چگونه با طاغوت رفتار کرد، حرفی نیست. ما هم گفتیم باید کاری بکنیم و شروع کردیم برنامه‌های سالگرد رحلت امام، سالروز ۲۲بهمن، روز قدس و برنامه‌های مالکوم ایکس را برگزار کردن که برنامه‌های ضد صهیونیستی بودند.


داستان مسلمان شدن امام موسی چه‌بوده؟
امام موسی قبل از مسلمان شدن، بیشترین مواد مخدر را در کالیفرنیا می‌فروخت. فکرش را بکنید ۵۰ سال پیش روزانه حدود ۴۰ تا ۵۰ هزار دلار کوکائین می‌فروخت که آن زمان خیلی بود. او خیلی معروف بود و از این نظر، قبل از اسلام آوردن، با مالکم ایکس که قبل از مسلمان شدن در کار دزدی و فحشا بود، قابل مقایسه نیست. هر دو بعد از مسلمان شدن جزو «نیشن‌الاسلام» می‌شوند. امام موسی البته در دورانی هم که مواد می‌فروخت، پولش را به Black Panther کمک می‌کرد. این‌ها یک گروهی بودند اسلحه می‌خریدند تا با حکومت آمریکا مبارزه کنند. بعد، امام موسی پیش خودش گفته بود نمی‌شود هم مواد بفروشی و منطقه‌ات را نابود کنی و هم می‌خواهی همین مردم را آزاد کنی! این که نمی‌شود. یک باور اسلامی هم داشت که گوشت خوک نمی‌خورد؛ ولی بعد از اینکه به زندان رفت، نماز خواندن و این کارها را شروع کرد. وقتی هم از زندان بیرون آمد، زمان انقلاب ایران بود و خیلی با امام؟ره؟ و انقلاب آشنایی پیدا کرد و خیلی علاقه‌مند شد. بعد، یکی از بزرگ‌ترین طرفدار جمهوری اسلامی شد. او الگوی خودش را حضرت امام؟ره؟ می‌دانست و همین حالا هم می‌داند.


امام موسی در آمریکا چقدر شناخته شده‌است؟
هم بین مسلمانان و هم غیرمسلمانان انسان شناخته‌شده‌ و معروفی است؛ البته سعی می‌کنند جلوی این معروفیت را بگیرند چون کانال‌های خبری و تصویری آمریکا نمی‌خواهند او تبدیل به یک مالکم‌ایکس دیگر بشود. البته وقتی خود مالکم ایکس هم زنده بود، خیلی معروف نبود و وقتی به شهادت رسید، معروف شد؛ مثلاً اوایل که می‌رفت برای سخنرانی فقط ۶ نفر حضور داشتند اما برای نماز جمعه و سخنرانی امام موسی خیلی بیشتر می‌آیند و منظورم این است که تمام نظام قدرتمند آمریکا جلوی امام موسی ایستاده؛ اما او پیشرفت می‌کند و کارهای مهمی کرده است. شما فکر کن، هم به فقرا کمک کنی، هم به خانواده‌هایی که زندانی دارند، هم بتوانی مسجد بزرگی که در دو ایالت یکی در کالیفرنیا و دیگری در واشنگتن‌دی‌سی را اداره کنی و بروی خطبه و سخنرانی داشته باشی، کلاس قرآن داشته باشی و پول برای مسجد و چندین کار دیگر جمع‌آوری کنی؛ این‌ها همه کارهای بزرگی‌اند و بعد، مطالعه کنی درباره ایران و آمریکا و اسلام، این کارها همه‌اش واقعاً سخت‌اند.


ظاهراً چند بار FBI و نیروهای ویژه به مسجدی که امام موسی در آن فعالیت دارد، حمله کردند و شما هم آنجا بوده‌اید؛ از این ماجرا بگویید.

۱۰ سال قبل بود. ما نخستین سالگرد مالکم ایکس را برگزار کردیم و برنامه خیلی خوبی بود؛ شیعه، سنی، سیاه، سفید، ایرانی، پاکستانی، عرب، مسلمان و غیرمسلمان  همه بودند؛ روز تولد خود مالکم ایکس بود. نخستین‌بار بود که کنفرانس مالکم ایکس  را داشتیم و برنامه عالی بود. ساعت حدود ۵ یا ۶ صبح با صدای کوبیدن به در از خواب بلند شدم و از چشمی در، بیرون را نگاه کردم و دیدم پلیس ویژه با لباس‌های ویژه و تفنگ و تجهیزات بیرون ایستاده‌اند. من رفتم امام موسی را بیدار کردم که او گفت برو در را باز کن. در را که باز کردم حدود ۱۰تا ۱۵ پلیس مسلح با  تجهیزات بیرون ایستاده بودند؛ مثل فیلم‌ها! حالتی داشتند که مثلاً مجوز دارند بیایند داخل، من هم گفتم اگه مجوز ندارید، نمی‌گذارم بیایید تو. گفتند ما دنبال یک نفر می‌گردیم که اسمش مصطفی است و اینجاست و یک عکس نشانم دادند. یک عرب بود، بین ۲۵ تا ۳۰ ساله. تا من آمدم چیزی بگویم، همین‌طور تکرار می‌کردند که یکی داخل خانه است، یکی داخل خانه است. در این فاصله، امام موسی هنوز بیرون نیامده بود؛ وقتی بیرون آمد،گفت: دنبال من می‌گردید، گفتند: نه، ما دنبال مصطفی می‌گردیم. ولی این همش بهانه بود، می‌خواستند بدون مجوز بیایند داخل. در نظر بگیرید پلیس آنجا اگر یک عطسه بکنی، گلوله بارانت می‌کنند و می‌گویند ترسیدیم حمله کند! این قضیه حدود ۳۰ تا ۴۰ دقیقه طول کشید، اول رفتارشان خیلی خشن بود. ولی بعد کم‌کم آرام شدند و چون بدون مجوز حق ورود ندارند، من هم گفتم تا مجوز نداشته باشید نمی‌گذارم بیاید داخل. از من خواستند کارت شناسایی‌ام را نشان بدهم که من هم نشان دادم. به امام موسی گفتند: شما هم کارت شناسایی خود را نشان بده که او گفت: نشان نمی‌دهم؛ شما دنبال یک فرد ۲۵ تا ۳۰ ساله عرب می‌گردید اما من یک فرد سیاهپوست آمریکایی ۶۲ ساله‌ام. آنها اصرار می‌کردند که کارت شناسایی‌اش را نشان بدهد و او قبول نمی‌کرد. بعد گفتند: پس باید تو را ببریم زندان. امام موسی هم گفت: خب ببرید، من که از زندان نمی‌ترسم. بعد، کفش‌هایش را پوشید و به من گفت اگر کسی زنگ زد بگو چند روزی رفتم زندان و نگران نباشید؛ که پلیس فریاد زد: این دارد کفش‌هایش را می‌پوشد! آخرش عصبانی شدند و گفتند چهار ساعت دیگر با مجوز برمی‌گردیم که هیچ‌وقت هم برنگشتند!


گفتید امام موسی فرد ولایتمداری است، در این رابطه بیشترتوضیح بدهید؟

به ولایت فقیه اعتقاد دارد. آن هم اعتقاد خیلی قوی، چه اینکه در اکثر خطبه‌هایش در مورد امام ؟ع؟ یا آقا صحبت می‌کند. او خیلی به ایران آمده و می‌گوید حضرت آقا رهبرش است و نه تنها رهبر او که رهبر تمام آزادیخواهان دنیاست و با آقا هم عکس‌های معروفی دارد.

اشتراک گذاری :


آخرین اخبار