تاریخ انتشار :

محمد صادق امين دين مبلیغ بین المللی:

کتابهای دکتر شمالی به انگلیسی برای تبلیغ اسلام در غرب مناسب است

هر کشوری مشخصه خودش را دارد. یک گروه عقل‌گرا هستند و نمی‌توان با حدیث و قرآن جلب کرد. باید به فلسفه اشراف داشت برعکس برخی قرآنی هستند باید از طریق قرآن عمل کرد اما در کل باید مثل امام‌خمینی در پاریس بود طوری بود که هرکس این مبلغ روحانی شیعی را می‌دید یاد اسلام و پیامبر می‌افتاد. همان چیزی که پوتین به حضرت آقا گفت. به نظر من رفتار و کردار مبلغ بیشتر تأثیرگذار است. 

به گزارش رهیافتگان (پایگاه جامع مبلغین و تازه مسلمانان ) گفتگو از معصومه طاهری/  محمد صادق امین دین مبلغ دینی اهل شیراز و ساکن قم است که سال ۸۱ وارد حوزه شد و سال ۸۹ به مؤسسه بین‌المللی مطالعات اسلامی و سال ۹۰ به جامعه‌المرتضی رفت. وی به عنوان مبلغ دینی دارای کارشناسی ارشد مطالعات اسلامی به زبان انگلیسی است که تاکنون به کشورهای متعددی برای حضور در کنفرانس‌های علمی رفته و فعالیت‌های تبلیغی تأثیرگذاری هم داشته است.

چرا به عنوان یک طلبه سراغ زبان انگلیسی رفتید؟
علاقه من به حوزه عمدتاً بحث تبلیغ دین بود. وقتی وارد حوزه علمیه شدم احساس کردم تبلیغ فقط برای داخل نیست و باید به عنوان یک طلبه دینی برای فعالیت‌های تبلیغی خارج از کشور اعم از مسلمان و غیرمسلمان نیز آمادگی داشت و از آنجا که رهبر انقلاب هم در این مسئله تأکید داشتند تصمیم گرفتم زبان بیاموزم اما آن زمان بیشترین آموزشگاه‌ها زبان انگلیسی تدریس می‌کردند، از طرفی گستردگی این زبان هم عامل شد تا آن را دنبال کنم؛ البته زبان عربی و کمی هم فرانسه می‌دانم.

در حوزه، فضای آموزش زبان چطور بود؟
خیلی جانیفتاده بود و من پنهانی زبان را آموزش دیدم چون مدیران ما اجازه نمی‌دادند. رویکرد حوزه آن زمان کمی بسته‌تربود و زبان را ابزار استکبار می‌دانستند و معتقد نبودند که طلبه باید زبان بلد باشد برای همین مخفیانه کتاب را در حجره پنهان می‌کردم و شب‌ها ساعت ۸ کلاس می‌رفتم. جای دوری هم بود تا یکی دوسال بعد شرایط بهتر بود. بعد از راه‌اندازی مؤسسه بین‌المللی مطالعات اسلامی که تنها مؤسسه بین‌المللی حوزه علمیه است در سال ۸۸ حضرت آقا دستور آن را دادند رویکرد حوزه عوض شد به طوری که الان به زبان‌آموزی تأکید دارند.
 قبل از آن مبلغ بین‌المللی نداشتیم؟
داشتیم ولی خیلی کم بود. چهره‌های مطرح مثل دکتر شمالی آن زمان خیلی شناخته شده نبودند. فکر می‌کنم آیت‌‌الله مصباح با انتخاب چند نفر و اعزام به خارج از کشور خط‌شکنی کردند و این کار را انجام دادند. الان حوزه مرکز زبان دارد و زبان‌های مختلف تدریس می‌کند.
چه سالی اولین سفر تبلیغی را رفتید؟
سال ۹۱ یا ۹۲ بود. ۱۰ روز روسیه برای کنفرانس بودم و برنامه‌ای با انجمن اسلامی دانشجویان مقیم مسکو داشتیم که از بزرگ‌ترین و فعال‌ترین انجمن اسلامی‌ها در اروپا است.
یکی از برنامه‌های اصلی تبلیغاتی شما حضور در کنفرانس‌هاست، چرا؟
البته ابتدا حضور در کنفرانس‌ها را خیلی در برنامه نداشتم اما علاقه داشتم فقط به این خاطر که بتوانم از طریق آن ویزا بگیرم ولی بعد دیدم یک فرصت خوبی است و از آن استفاده کردم و البته دلیل ویزا هنوز هم هست چون تنها یک‌جا ویزای من ریجکت شد آن هم در آلمان اما جاهای دیگر این اتفاق نیفتاد چون از طریق کنفرانس‌ها بودم و این فرصتی است که در قالب مقاله مطالبی را به مخاطبان ارائه می‌کنم.
همسرتان هم برای تبلیغ می‌‌آیند؟
اتفاقاً ایشان طلبه و زبان‌دان است اما همراه من در سفرهای تبلیغی نمی‌آید زیرا حمایتی نیست. سفرهای خودم را هم بامشکلات زیادی می‌روم چون بحث ویزا مطرح است. معمولاً برای یک چنین ویزایی به امریکا یا اروپا خانواده اقدام می‌کنند به یکی ویزا می‌دهند و دیگری را ریجکت می‌کنند آنجا فضای کار برای خانم‌های طلبه مثل ایران نیست.

چه کشورهایی تا به حال رفته‌اید؟
کشورهای زیادی بوده از جمله روسیه، ترکمنستان، ترکیه، امارات، ایتالیا، فرانسه، بلژیک، یونان، لهستان، آلمان، اسکاتلند، انگلیس، کانادا و امریکا.
زبان در این کشورها فرق می‌کند؟ با مشکل مواجه نبودید؟
مخاطبان من هم فرق می‌کنند چون برای کنفرانس می‌روم که معمولاً به زبان انگلیسی هستند و برای همین هم مشکلی نبوده است. هرجا می‌روم سعی می‌کنم موقعی بروم که مصادف با ایام تبلیغی باشد بعد از آنجا فرصت‌ها را رصد می‌کنم؛ مثلاً در روسیه برنامه‌ای برای ایرانی‌ها نداشتیم آنجا رایزنی علمی به نام دکتر ابطحی داریم که تماس گرفت و گفت انجمن اسلامی ما روحانی ندارد، عید مبعث هم بود به لطف خدا برنامه خوبی برگزار شد یا در فرانسه با اجتماع عرب‌‌های  شیعه به فارسی و عربی و انگلیسی برنامه داشتیم برای افرادی که لبنانی‌، الجزایری‌ و مصری‌ بودند در بلژیک هم به عربی برنامه داشتیم.
به کدام ایالت امریکا برای تبلیغ رفته‌اید؟
نیویورک، نیوجرسی، مریلند و کالیفرنیا که در کالیفرنیا سفر اولم یک ماه و سفر دوم ۲۱ روز طول کشید.
 کنفرانس‌هایی که می‌روید چه محتوایی دارند؟
یک سری موضوعات خاصی هستند مانند مطالعات دینی، اسلامی، معنویت و اخلاق که من متأسفانه کمتر بودم؛ هرچند علاقه دارم ولی فرصتی نشده اما کنفرانس‌هایی که عمومیت دارند بیشتر رفته‌ام مانند علوم انسانی که هر رشته‌ای در این حوزه مقاله بدهد اگر قبول بشود برای فرد دعوت‌نامه می‌دهند تا کنفرانس آخری که رفتم در کالج لندن پزشکی بود ولی چون بحث من تأثیر تغذیه بر معنویت بود آن را پذیرفته بودند و دعوت شدم. خیلی هم مورد استقبال پزشکان قرار گرفت مثلاً پزشکانی از امریکا که برای ارائه مقاله در زمینه دیابت آمده بودند، در جلسه پرسش و پاسخ گفتند این مسئله که شما می‌گویید را در پروسه درمان کم داریم حتی استاد دیگری از امریکا از من خواستند تا بخشی از بحث را که مربوط به معنویت بود برای آنها جهت نگارش در کتاب درسی دانشگاهی بنویسم.
قبول کردید؟
بله ولی متأسفانه فرصت پیگیری و انجام آن نشد.
بهترین خاطره‌ای که در این سفرها داشته‌اید کدام است؟
در سفر به پاریس روز اول اقامت از من خواستند درباره یک شخصیت برای آنها صحبت کنم. پرسیدم چه کسی گفتند ژنرال قاسم سلیمانی. آن زمان حدود پنج سال قبل ایشان هنوز این طور معروف نشده بود. گفتم شما ایشان را از کجا می‌شناسید؟ گفتند ما جمعی تقریباً ۵۰۰ جوان هستیم مانند بسیج شما فعالیت داریم. قبل از اینکه ایشان را بشناسیم از علاقه‌مندان شهید عماد مغنیه بودیم و فهمیدیم شهید مغنیه حتی به اندازه حاج قاسم هم نبوده. آن زمان یادم است مقاله‌ای مجله نیویورکر درباره حاج قاسم نوشته بود به عنوان کاریزمای پنهان من، همان را به آنها دادم گفتم همین را بخوانید به گفته امریکایی‌هاست. یک بار هم خانمی تونسی که بچه‌های او فرانسوی بودند می‌گفت دخترم هرسال می‌گوید من در صورتی درس می‌خوانم تا نمراتم خوب شود که جایزه‌ام یک بلیت سفر به ایران باشد بروم مشهد و برگردم یا دیگری می‌گفت من هر سال پول‌هایم را پس‌انداز می‌کنم تا دهه اول محرم ایران بیایم و در مراسم بیت رهبری که خود سید القائد یعنی حضرت آقا تشریف دارند باشم. خیلی برایم جالب بود.
کسی از طریق شما مسلمان شده است؟
نمی‌دانم، چون درگیر این مسائل نیستم فقط می‌رسانم و می‌روم؛ البته بودند افرادی که شهادتین آنها را گفتیم ولی باقی را نمی‌دانم. در سفر اول به امریکا که از طرف دکتر حجازی بود برای کنفرانس رفته بودم این کنفرانس با بیش از ۴۰ سال قدمت درباره فلسفه شرق برگزار می‌شود. یک مقاله درباره عبادت‌های جمعی نوشتم. برگزارکننده کنفرانس خانم پروفسوری بود که عضو هیئت علمی دانشگاه هامبولت کالیفرنیا بود. وقتی مطلب من را خواند خصوصی گفت می‌توانم از شما دعوت کنم به دانشگاه ما بیایید و درباره همین عرفان و معنویت سخنرانی کنید؟ گفتم مسلمان هستند گفت نه بیشتر آنها مسیحی هستند. قبول کردم که سفر دوم فقط برای همین برنامه بود که به همراه یکی از دوستانم رفتم آنجا. ۷هزار دانشجو دارد که یک مسلمان هم بین آنها ندیدم. همه با اشتیاق آمده بودند و در حین سخنرانی راجع به ارتباط انسان با خدا اشک در چشمانشان جمع شده بود بعدش آمدند کتاب و مقاله دراین‌باره می‌خواستند معرفی کنیم. دوباره سال بعد هم دعوت شدیم هم برای سخنرانی و هم برای همان کنفرانسی که در نیویورک رفته بودم ولی آن زمان به من ویزا داده نشد. یک‌سال بعد بود اما دیگر به آن برنامه‌ها نرسیدم.
جالب‌ترین حرکت تبلیغی مبلغان از نظر شما چیست؟
بعضی کارهایی می‌کنند که در جذب مؤثر است مثلاً خود من با جوانان فرانسوی فوتبال می‌کردم خیلی دوست داشتند و همچنان با من تماس دارند که بیایید. هر سن و جنس و قشری زبان خودش را دارد و مبلغ باید زبان هرکدام را بداند تا بتواند بین آنها وارد شود. در پاکستان بیشتر منبر دوست دارند ولی اینجا احساس کردم زیاد رغبتی به منبر و سخنرانی نشان نمی‌دهند و لذا در قالب برنامه‌های متنوع مثل کلاس و جلسات خاصی که با پاورپوینت اجرا می‌شد و نیز جلسات پرسش و پاسخ برنامه‌ها را تنظیم می‌کردم.

درباره اسلام‌هراسی و داعش هم خاطره‌ای دارید؟
در دانشگاه هامبورگ هامبولت راجع به شارلی ابدو و بحث داعش سؤال کردند که توضیح دادیم که اینها شبیه صهیونیست‌ها هستند با اسلام حقیقی سنخیتی ندارند و ما قبولشان نداریم. خودشان می‌گفتند ما تازه می‌فهمیم داعش ربطی به اسلام ندارد چون برخی شرکت‌کنندگان در کنفرانس‌ها اسلام‌شناس هستند و کامل این مبانی را می‌شناسند.
نگاه مردم این کشورها به ایران چطور است؟
برخی ایران را نمی‌شناختند و برخی هم خیلی می‌ترسیدند. مثلاً در یکی از همین کنفرانس‌ها من از فردی دعوت کردم ایران بیاید گفت آخرین جایی که بخواهم بروم ایران خواهد بود از بس درباره ایران وحشت داشت. متأسفانه در برخی کشورها ایرانیانی که معتقد به تدین و اسلام نیستند نگاه آنها را نسبت به ایران خراب کردند؛ مثلاً در روسیه بعد از ظهر روز اول معمولاً ضیافتی می‌گیرند تا دانشمندان با هم آشنا بشوند دیدم سر میز مشروبات الکلی و خوراک‌های گوشت غیرحلال یا ذبح نشده گذاشته بودند. تصمیم به خروج گرفتم و موقع خروج به یکی از مسئولان گفتم آب یا لیموناد ندارید گفت ما بهترین چیزها را سر میزها گذاشتیم گفتم من مسلمان هستم نمی‌خورم گفت اهل کجایی؟ گفتم ایران. پوزخندی زد و گفت ایرانی‌ها اینجا برای همین چیزها می‌آیند. خیلی خجالت کشیدم. گفت اتفاقاً دوست داریم که هرکس اینجا می‌آید دین خودش را احترام بگذارد و خودش را گم نکند؛ البته برخی هم نگاه خوبی به ایران داشتند. یک بار پروفسور امریکایی به من گفت باور کنید نگاه ما با سیاستمدارانمان درباره ایران یک جور نیست. ما شما را دوست داریم و به مقام علمی ایرانی‌ها احترام می‌گذاریم. گروه‌های انقلابی هم خیلی مشتاق ایران هستند؛ یا در بلژیک وقتی رفتم خوشحال شدند. گفتند تا شما هستید ما مقاومت می‌کنیم برخی هم اصلاً نمی‌شناسند و از عراق و اسرائیل تشخیص نمی‌دهند.
منابع مطالعاتی برای آشنایی با اسلام به زبان انگلیسی به اندازه کافی هست؟
نه؛ اما کارهایی را مدرسه، برخی مراکز و مؤسسات شروع کرده‌اند. با همکاری مؤسسه ما کتاب‌های مصور درباره اعتقادات که در بیش از ۷۰ کشور تدریس شده بهترین افراد مثل داوود سوداگر زبانش را نوشتند و بهترین‌ها را در کار استفاده کردند.
فعالیت وهابیت چطور است؟
از قرار خیلی هزینه می‌کنند. به مسجدی نزدیک شانز‌لیزه در پاریس که گفتند مسجد عربستان است رفته‌ام، خیلی بزرگ و مجلل است در حالی که ما شیعیان در پاریس اجازه ساخت مسجد نداریم. آنجا چند نفر مشغول عبادت بودند اما در همان محل کوچک و ساده شیعیان پاریس بیش از ۲۰۰ جوان نماز می‌خوانند که همه با روحیه و انگیزه هستند. آنچه مسلم است افراطی‌گری و خشونت وهابی‌ها مانع جذب می‌شود.
در مجامع علمی، شخصیت‌های وهابی هم حضور دارند؟ 
من ندیدم. یک بار به مرکز اسلامی امام رضا در بروکسل دعوت شدم گفتند فردی وهابی آن مسجد را با امام جماعتش به آتش کشید و خود آنها تشخیص داده بودند وهابی‌ها، مسلمان نیستند یا در لندن کنار خیابان یک سری نشسته بودند قرآن و کتاب توزیع می‌کردند گفتم به من هم بدهید گفتند اهل کجایی گفتم ایران بعد شروع کردند به فارسی سلیس حرف زدند که ما اینها را برای غیرمسلمانان می‌خواهیم به اجبار یک قرآن انگلیسی به من دادند خیلی از آنها استقبال نمی‌شد.
 
بهترین راه تبلیغ از نظر شما چیست؟
نمی‌شود یک نسخه واحد داشت. هر کشوری مشخصه خودش را دارد. یک گروه عقل‌گرا هستند و نمی‌توان با حدیث و قرآن جلب کرد. باید به فلسفه اشراف داشت برعکس برخی قرآنی هستند باید از طریق قرآن عمل کرد اما در کل باید مثل امام‌خمینی در پاریس بود طوری بود که هرکس این مبلغ روحانی شیعی را می‌دید یاد اسلام و پیامبر می‌افتاد. همان چیزی که پوتین به حضرت آقا گفت. به نظر من رفتار و کردار مبلغ بیشتر تأثیرگذار است.
نامه رهبری چقدر به دست مخاطب رسیده است؟
به نظرم این کار رایزن‌های فرهنگی است چون مبلغ بخواهد این کار را بکند سریع به او ویزا نمی‌دهند و مانع می‌شوند اما کاری که رایزن فرهنگی ما در نیوریورک کرد،  این بود که دکتر اسلامی از دانشگاه امام صادق سال آخری که آمد، کتابی درباره نظرات رهبری در سیاست چاپ کرد. پروفسور مروج آن را به انگلیسی برگرداند و با عکس خودش در امریکا چاپ کرد که حتی تلویزیون گزارش آن را هم رفت. کار خیلی خوبی بود.
بهترین کتاب برای معرفی اسلام به مخاطب غیرمسلمان؟
از کتابچه‌های کوچک استفاده می‌کنیم. کتاب حضرت مریم و عیسی از دید اسلام نوشته دکتر شمالی خیلی مؤثر است چون با رویکرد غربی نوشته شده است. کتاب‌های آیت‌الله موسوی لاری هست ولی سطحش دانشگاهی است و سطحش برای عموم، بالاست.

منبع: روزنامه جوان

اشتراک گذاری :


آخرین اخبار