به گزارش رهیافتگان (پایگاه جامع مبلغین و تازه مسلمانان ) گفتگو از معصومه طاهری / سیدحامد معلمی طلبه اهل مشهد ۱۱ سال است در قم تحصیل میکند. وی دارای کارشناسی ارشد جامعهشناسی است. از پنج سال قبل به همراه دوستانش مؤسسهای به نام مؤسسه «حسان» را در راستای کارهای تبلیغی تأسیس کرد که در بحث تولید محصولات فرهنگی فعالیت دارند. از همان ابتدا کودکان برایشان اولویت داشتند. تولید عروسک و چند پروژه جذاب مثل کتابهای پارچهای از کارهای مؤسسه آنهاست که در صدد هستند قرآن پارچهای مختص خردسالان را نیز تولید کنند. مرور گفتوگوی ما با ایشان خالی از لطف نیست:
کمی درباره تولید عروسکها بفرمایید؟
سال گذشته با این نیت که عروسکها را در پیادهروی اربعین ببریم و به زائران کودک بدهیم شروع به کار کردیم. طراحی شخصیت را استاد محمدرضا دوستمحمدی انجام داد. بیش از ۱۵ اتود شخصیت زد تا این دو انتخاب شدند. خانم زهرا کیانی شخصیتها را نمونهسازی و به اصطلاح ریدیزاین کردند. سراغ کارگاههای مختلفی رفتیم متأسفانه نتوانستیم جای مناسبی برای تولید پیدا کنیم. دست آخر کارگاهی قبول کرد و ۳۰۰۰ عروسک برای ما زد که به لحاظ کیفیت تفاوت زیادی با نمونه اصلی عروسک داشت اما ۳۰۰۰ عروسک را عراق بردیم و بین زائران توزیع کردیم. با اینکه عروسکها بیکیفیت بودند خیلی استقبال شد.
روی کیفیت عروسکها کار کردهاید؟
بله پیگیر شدم تا عروسکها را با کیفیت تولید کنیم. سرانجام بابت یکسری محصولات خودمان کارگاهی در روستای ابرده شاندیز مشهد راه انداختیم و موفق شدیم با آموزشهای خانم کیانی به بچههای کارگاه عروسکها را با کیفیت تولید کنیم و استارت تولید را برای ۱۵۰۰ عروسک زدیم و به زودی آماده میشوند؛ علاوه بر این نیت داریم تعدادی را به عراق ببریم میخواهیم اربعین عروسکها را وارد بازار هم بکنیم. به همین خاطر از آقای قربانپور خواستم برای بستهبندی طرحی بزند که در حال انجام است؛ البته طراحی بستهبندی هنوز تمام نشده است. به برکت امام حسین(ع) عروسکها عوامل تولید درجه یکی داشتند و چون میخواهیم عروسکها هویت امام حسینی پیدا کنند برای عروسکها سربند یاحسین و یازینب وصل میشود.
کارهای دیگر مؤسسه چیست؟
مؤسسه در راستای اهداف تبلیغی طلبگی تعریف شده است. بخش عمده فعالیت ما کار کودک است. در حوزه کودک معتقدیم، نیازمند اقداماتی پیوسته هستیم. اتفاقی که در دنیا در این حوزه صورت میگیرد خلق شخصیتهای قهرمان و ایجاد محبوبیت برای این شخصیتهاست سپس در پیوست این شخصیتها انواعی از محصولات و خدمات تعریف میشود و بدین ترتیب در تمامی ابعاد زندگی کودک حضور پیدا میکنند. ما در مؤسسه حسان به دنبال دستیابی به این سازوکار هستیم. گامهایی تعریف کردهایم که پس از مدتی چرخه انجام این مدل کار را برایمان تکمیل میکند البته فعلاً در حال تجربهاندوزی و توانمند شدنیم. غیر از این، در بحث تربیت نیرو هم دغدغه داریم. تربیت مبلغین کارآمد حوزوی و در این مسئله دو دوره آموزشی برای طلاب برگزار کردهایم.
چرا از کاراکترهای شناخته شدهتری برای عروسکها استفاده نکردید؟
کاراکترهای خارجی که حتماً منظورتان نیست! اما کاراکترهای ایرانی معمولاً دارای مالک هستند و ورود به آنها برای دیگران ممکن نیست. ضمن اینکه تماماً آن چیزی نیستند که ما میخواستیم. همه ما در بین کاراکترهای غربی چندین شخصیت را به یاد داریم، اما باید بدانیم این چند شخصیت از دل هزاران شخصیت درآمدهاند؛ یعنی انبوهی از کاراکترپردازیها میشود تا از بینش چندتایی بزرگتر میشوند و مشهور. اما اینجا ما فقر کاراکتر داریم. مگر ما چند شخصیت ایرانی پردازش شده داریم که حالا از بینش انتخاب کنیم. به سراغ قهرمانهای بومی بالقوهمان هم نرفتیم چون واقعا بضاعت و توانمان برای تولید عروسک خیلی محدود است و توان تولید عروسک از روی شخصیتهای واقعی را نداریم. ما خیلی از این نظر عقب هستیم هرچند آینده روشن است.
آیا این فعالیت تنها به تولید عروسک خلاصه میشود؟
حتماً اینطور نخواهد بود. ما به پیوستی از محصولات فکر میکنیم. اما ابتدا که در فکر تولید عروسکها افتادیم خیلی در خصوص این دو عروسک فکرهای دنبالهدار نداشتیم. صرفاً برای یک نیت دوستداشتنی میخواستیم به زائران کودک اباعبدالله خدمت کنیم. اما حالا خیلی فکرها به ذهنم رسیده که امیدوارم دنبال شود.
هزینههای تولید و توزیع را از کجا تأمین میکنید؟
حقیقتش هزینه تولید برای من که طلبه هستم و از جای دیگری درآمدی ندارم خیلی سنگین است. بستگی دارد چقدر بتوانیم کمک جمع کنیم. در حال حاضر ۱۵۰۰ عروسک را شروع کردهایم؛ امیدوارم بیش از اینها تولید شود البته میخواهیم حتی بعد از محرم نیز کار را ادامه بدهیم. الان برای همین ۱۵۰۰ عروسک هزینه تمام شده برای خود ما بدون بستهبندی و گرافیک آقای قربانپور و بدون اینکه یک ریال خانم کیانی و آقای دوستمحمدی گرفته باشند باز هم چیزی در حدود ۶۰۰۰ تومان خواهد شد.
اسپانسر خاصی هم برای این فعالیتها پیدا کردهاید؟
سال قبل اداره اوقاف تهران کمک زیادی کردند و دو سوم از عروسکها را تأمین هزینه کردند. یک سوم الباقی را هم دوستان مختلف با همین تبلیغات ساده در تلگرام و. . . تقبل کردند. اما امسال هنوز جدی وارد حوزه جذب خیر نشدیم.
video_2016-10-31_19-44-41
آیا به غیر از توزیع در راهپیمایی اربعین، برای مناسبتهای دیگر مثل هیئات در ایران یا همایشها و برنامههای دولتی و مردمی در داخل برنامه ندارید؟
آیا به غیر از توزیع در راهپیمایی اربعین، برای مناسبتهای دیگر مثل هیئات در ایران یا همایشها و برنامههای دولتی و مردمی در داخل برنامه ندارید؟
به توزیع در دیگر مراسم هم فکر میکنیم اما توان ما محدود است و نمیتوانیم گسترده کار کنیم. برای همین تمام توانمان را برای اربعین میگذاریم. توزیع در بین زائران کودک اباعبدالله آن چیزی بود که جرقه تولید این عروسکها را در ذهنمان زد. اصلاً ایده از خود آقاست نه ما.
برنامه آینده شما چیست؟
پیگیر ورود به حوزه شخصیتهای قهرمان هستیم. امیدوارم هرچه زودتر تواناییاش را پیدا کنیم. در این موضوع حرف بسیار است. از اهمیت موضوع و تأکیدات حضرت آقا بر این موضوع گرفته تا حمایت تقریباً هیچ از انجام این فعالیتها. موضوع قرآنهای پارچهای خردسال هم برای ما فعلاً یک پروژه بالفعل و با ظرفیت بالاست که انشاءالله به زودی به سرانجام خواهد رسید.
شما یک مجموعه فرهنگی غیردولتی هستید چرا برای اینکه مردم بفهمند این حرکت از سازمان یا ارگانی نیست و شما را بشناسند کار خاصی انجام ندادهاید؟
به دلیل نوپا بودن هنوز خیلی وارد بدنه مردم نشدیم. الان داریم با محصولات مختلف بیشتر با مردم ارتباط میگیریم؛ در واقع تازه در مرحلهای هستیم که با مردم بیشتر ارتباط بگیریم. بیشتر تولیداتی برای رفع نیازهای تبلیغی خودمان داشتیم. لذا خیلی برای مردم و ارائه به آنها تا حالا کار نکرده بودیم. ما در امامزادهها خیمههای معرفت راهاندازی کردیم. از سال ۸۹ و برای رفع نیازهای همان خیمهها به تولید محصول پرداختیم.
نیت شما از اینکه عروسکها را اربعین کربلا ببرید چه بود ؟
میخواستیم برای اربعین عراق برویم و به زائران خدمت کنیم. خیلی فکر کردیم که چه نیازی آنجا روی زمین مانده. به این ایده رسیدیم که عروسک ببریم. بعد همانطور که گفتم شروع کردیم از مردم و جاهای مختلف پول جمع کردیم و بعد عروسک زدیم و بردیم. مردم به ازای هر عروسک پول میدادند. مثلاً یکی میگفت ۱۰ تا عروسک با من. یکی میگفت دو تا. یادم است یکی ۱۰۰ تا عروسک را تقبل کرد و. . . توجیه این کار این بود بچههایی که پیادهروی اربعین میآیند با گرفتن این عروسکها یک دلبستگی نسبت به اربعین و امام حسین (ع) پیدا میکنند. حتی میتواند تا بزرگسالی با آنها همراه باشد. این دقیقاً کاری است که غربیها میکنند. چند وقت پیش والت دیسنی تصمیم میگیرد میکی موس تولید نکند؛ زن و مردهای ۲۰، ۳۰ ساله در خیابانها اعتراض میکنند درحالی که عروسکهای میکی موس را در دست داشتند میگفتند نمیگذاریم چون اینها خاطرات کودکی ما هستند. ببینید چطور عروسک کودکی تا بزرگی با آنها بوده و برایشان دلبستگی ایجاد کرده! حالا چقدر خوب است ما برای کودکمان این دلبستگی را نسبت به امام حسین (ع) ایجاد کنیم؛ البته این کارکرد را فقط در اربعین ندارد و همین جا هم میتوان کودکان را با امثال این کارها دلبسته کرد. بچه با این عروسکها بازی میکند و خاطراتش را میسازد و اینکه این عروسک را در هیئت یا پیادهروی اربعین گرفته برای او همیشه میماند.
بازخوردهای کارتان چطور بود؟
خیلی خوب بود. البته عکسالعملهای مردم بهتر بود تا مسئولان. به خصوص چون سال قبل عروسکها خیلی قشنگ نشده بودند تا جایی که میدانم هرکس این کار را دید پسندید حتی من قبل از تولید عکس عروسکها را به دفتر مراجع تقلید بردم برای اینکه ببینم تولیدشان مشکلی دارد یا نه. دفتر آقا بردم و آقای سیستانی. جالب این بود که افراد دفتر آقای سیستانی خیلی خوششان آمد و چند دقیقهای با لبخند عکسها را به هم نشان میدادند البته افراد دیگری هم عروسک برای اربعین برده و میبرند اما در مجموع دیده نمیشود چون خیلی کم است. عروسکهای ما تولیدی بودند و طراحی ویژه داشتند اما بقیه عروسکهای آماده بازاری بودند.
مطمئناً در این مدت در مورد صنعت عروسکسازی در ایران تحقیقات مفصلی هم داشتید؛ به نظرتان مشکل کار کجاست؟
تولید یک عروسک موفق به نظرم شامل چرخهای از فعالیتهای مختلف میشود. محتوا و ایده خوب، پردازش مناسب شخصیت عروسک ( باید شخصیت ما از دل داستان متولد شده و خصوصیات اخلاقیاش مشخص و عکسالعملهاش در موقعیتهایش مختلف مشخص شود در واقع همه ابعاد وجودیاش در بیاید. بعد از این مرحله است که باید به عرصه تولید برسد. عروسکهای موجود این مسئله را ندارند. یعنی شما از دارا و سارا چیزهای محدودی میدانید و آنها را نمیشناسید) بعد از این مرحله میرسیم به طراحی عروسک و تولیدش در تیراژ در آخر هم به تبلیغات و عرضه و توزیع. هر کدام از این مراحل دنیایی از مشکلات و سختیها را دارد زیرساخت انجامش هم در کشور ما هنوز وجود ندارد. البته اینکه یک عروسک بزنید و وارد بازار کنید ساده است اما آن عروسک هیچ وقت چیزی نخواهد شد. متأسفانه هیچ وقت یک پروژه موفق و همهجانبه را برای این منظور پیش نگرفتیم. همیشه محدود وارد شدیم، لذا موفقیت اصلی حاصل نشده است. مثلاً دارا و سارا عروسکهایی هستند که در طراحی، تولید و توزیع خوب بودند اما محتوا و شخصیت نداشتند یا تولیدکنندههای زیادی هستند که یکی در تولید موفق است یکی در توزیع یا یکی در محتوا. الان جناب خان نسبتاً موفق است، ولی این هم یک تصادف است و از اول به دنبال خلق شخصیت قهرمان نبودند صرفاً چون جناب خان گرفته بین مردم، حالا قصد تولیدش را دارند؛ البته فقط ایراد به مسئولان برنمیگردد اما اگر تمرکز را بگذاریم روی مرحله تولید و تکثیر خیلی مهم است. مشکل تولیدکنندههای ما این است که توان و تخصص تولیدشان پایین است. عموم کارگاهها فقط توانایی تولید عروسکهای ساده، سایز بزرگ و تکراری را دارند. اینکه شما مثلاً به فکر بیفتید تا طرحی بزنید و عروسکی را با دقت در بیاورید بعد در کارگاهی تکثیر کنید اصلاً شدنی نیست زیرا یا توانش نیست یا هزینهاش بسیار بالاست و همیشه هم گوشه ذهن همه کشور چین خوابیده و خیلی راحت میگویند ببرید چین تولید کنید! به نظرم حرکتهایی در حال انجام است. اولاً خیلی محدود هستند و ثانیاً با بضاعت کمی که معمولاً حزباللهیها دارند خیلی طول میکشد راه بیفتند و موفق شوند و در طراز ملی کار کنند. بدون تعارف پول نداریم. حمایت هم نمیشویم. تازه درکمان هم نمیکنند و اولویت کار را نمیفهمند. با این شرایط چه کسی میتواند دوام بیاورد؟ چه خوب میشود اگر مسئولان سعی کنند حرکتهایی که شروع شده را حمایت کنند. خود ما محصولاتی را در دست تولید داریم که میتوانند به فروش بینالمللی بالایی برسند. درست است مزیت خاصی در تولید نداریم، اما محتوایی که برای این محصولات پیشبینی کردیم چینیها ندارند لذا نمیتوانند با ما رقابت کنند. اگر این صنعت راه بیفتد درآمدهای هنگفت دلاری برای کشور به همراه خواهد داشت.
در راهپیمایی اربعین با مخاطب ایرانی رو به رو نیستیم مخاطب خارجی از جمله خود عراقیها نظرشان درمورد کار چه بود؟ اسپانسری هم از بین آنها داشتید؟
جالب است بدانید ابتدا نیتمان بچههای ایرانی بودند اما تقریباً ۹۰ درصد عروسکها را به بچههای عراقی دادیم. چون ایرانیها معمولاً بچه نمیآورند. اما عراقیها با خانواده میآیند. هرچه از استقبال دیدیم مربوط به عراقیها بود اما ما با مردم عادی سر و کار داشتیم و خودمان هم به دنبال ارتباط گرفتن با مردم و اسپانسر نبودیم و متأسفانه تلاشی هم دراین رابطه نداشتیم.
سال گذشته بحث عروسکهای بمبگذاری شده داعش مطرح شد که باعث ترس خانوادهها گردید مشکلی برای شما ایجاد نکرد؟
نه اصلاً. آنجا دنیای خودش را دارد. فقط ایرانیها کمی این خبر را جدی گرفته بودند.
با مأموران امنیتی مشکلی نداشتید؟
در فرودگاه عراق کمی گیر دادند، اما سریع رفع شد. آن هم نه برای امنیت، بلکه برای گمرک. فکر کردند برای فروش عروسک آوردیم.
و آخر اینکه چرا اسم محسن و زینب را انتخاب کردید؟
میخواستیم اسمها برای مردم آشنا باشند و در عین حال مذهبی بودن خواهر و برادر هم باشند و اسم اهل بیت برایشان بگذاریم که به اسم زینب و محسن رسیدیم.
سلام این حاج آقا آدرسی سایتی کانالی ندارن؟ زدم تو اینترنت موسسه حسان یه چیز دیگه اومد!!!