تاریخ انتشار :

نگاهی به «مبانی تفسیر قرآن»؛

کتابی برای آشنایی با مقدمات ورود به تفسیر قرآن

کتاب «مبانی تفسیر قرآن» به‌عنوان تألیفی از مجموعه بحث‌های تفسیری به قلم آیت‌الله‌العظمی مکارم شیرازی منتشر شد. نویسنده در پیش‌گفتار این اثر، ورود به تفسیر قرآن و پی بردن به عمق مفاهیم آن را نیازمند مقدمات و روش خاصی دانسته است.

  به گزارش رهیافتگان (پایگاه جامع مبلغین و تازه مسلمانان ) کتاب «مبانی تفسیر قرآن» تألیف آیت‌الله‌العظمی مکارم شیرازی، از سوی انتشارات امام علی ابن ابی طالب‌(ع) و در ۵۳۶ صفحه به‌تازگی منتشر شده است. در پیش‌گفتار این کتاب می‌خوانیم: «به یقین تفسیر قرآن مجید کار ساده‌ای نیست و ورود در آن نیاز به مقدماتی برای معرفت ویژگی‌های قرآن دارد. باید قرآن را در جایگاه اصلی‌اش شناخت، سپس به تفسیر آن پرداخت. اضافه بر این، تفسیر یعنی پرده‌برداری از حقایق قرآن، یا به تعبیر دیگر، پی بردن به عمق مفاهیم و ارشادات و پیام‌های آن، نیاز به راه و روش خاصی دارد که بدون آن ممکن است طالبان تفسیر به بیراهه روند؛ همان‌گونه که عده‌ای رفته‌اند.»

img18504497

کتاب «مبانی تفسیر قرآن» مشتمل بر ۲۰ اصل در زمینه تفسیر قرآن است که خلاصه‌ای از آنها بیان می‌شود:
اصل اول: اهمیت قرآن
نخستین اصل «اهمیت قرآن» است. درباه این اصل آمده است که آیاتی که بیانگر اهمیت قرآن است در دو گروه جای می‌گیرند: دسته نخست آیاتی که واژه «قرآن» در آن آمده است و دسته دوم آیاتی که با اوصاف دیگر نظیر «فرقان»، «ذکر»، «نور»، «قول فصل» و مانند آن اهمیت قرآن را بیان می‌کنند؛ هر چند که واژه قرآن در آن نیست.
در ادامه این اصل به اهمیت قرآن در روایات پرداخته شده است. بر اساس روایاتی از پیامبر‌(ص)، «برترین ثروت»، «معیار شخصیت»، «ضیافت الهی» اوصافی است که می‌توان برای قرآن بر شمرد. افزون بر این، روایاتی از امام علی‌(ع) درباره قرآن نیز بیان شده است و اوصاف ۴۲ گانه قرآن در خطبه ۱۹۸ نهج‌البلاغه تبیین شده است.
اصل دوم: تفسیر قرآن با قرآن
«تفسیر قرآن با قرآن» دومین اصل است. نویسنده در ابتدا روش‌های مختلف تفسیر مانند «تفسیر قرآن با عقل»، «تفسیر قرآن با روایات» و «تفسیر قرآن با قرآن» را تبیین می‌کند و سپس بحث تفصیلی «تفسیر قرآن با قرآن» را در پیش می‌گیرد. مواردی همچون «دلیل عقل»، «محکم و متشابهات قرآن» و برخی از روایات مرتبط که در آنها تعابیر «تصدیق»، «نطق»، «شهادت» و «هماهنگی» آمده است، به‌عنوان مستند «القرآن یفسر بعضه بعضا» بر می‌شمرد و نمونه‌هایی مانند «علم غیب»، «شفاعت» و «ولایت تکوینی» را با روش تفسیر قرآن با قرآن توضیح می‌دهد.
اصل سوم: تفسیر قرآن با روایات
در سومین اصل به نوع دیگر روش تفسیر قرآن یعنی «تفسیر قرآن با روایات» پرداخته شده است. نویسنده در ابتدا رویات تفسیری را به اقسام مختلفی دسته‌بندی کرده که نخستین قسم از آنها «روایات شأن نزول» است که در ذیل این قسم «شأن نزول‌هایی مشهوری که مخالف ندارد» و «شأن نزول‌هایی که مخالف دارد» تبیین شده است و در این‌باره به شأن نزول سوره‌های انسان، مدثر و معارج  اشاره شده است و نهایتا بررسی «شأن نزول‌های متعارض» بخش پایانی روایات شأن نزول قرآن است.
«روایاتی که بطون آیات را تفسیر را می‌کند» قسم دوم روایات تفسیری است که «روایات مفسره» نامیده می‌شوند. در ادامه این بحث انواع دلالت مانند دلالت مطابقی، دلالت تضمنی و دلالت التزامی توضیح داده شده‌اند.
سومین قسم روایات تفسیری «روایاتی که بخش‌های مختلف قرآن را تبیین می‌کند» است. به این معنا روایاتی که ما را به بخش‌های مختلف قرآن راهنمایی می‌کند و سرفصل‌های قرآن را به دست ما می‌دهد و با آگاهی بهتر می‌توانیم قرآن را تفسیر کنیم.
«روایاتی که مصداق اتم را بیان می‌کند» چهارمین قسم از روایات تفسیری به‌شمار می‌آید. نویسنده در تفاوت «شأن نزول» و «بیان مصداق» می‌گوید: شأن نزول جایی است که آیه برای بیان مطلب خاصی نازل شده و غیر از آن را شامل نمی‌شود؛ ولی در بیان مصداق، آیه مصادیق متعددی دارد که روایت، روشن‌ترین و کامل‌ترین آن را بیان می‌کند.
پنجمین قسم از روایات تفسیری «روایات مجعول و ساختگی» است که با ظواهر آیات قرآن نمی‌سازد و ساخته دشمنان اسلام است و نباید به آنها عمل کرد. این روایات شامل روایات تحریف قرآن و روایات غلو است.
اصل چهارم: قرائات تازه، یا تفسیر به رأی
چهارمین اصل «قرائات تازه، یا تفسیر به رأی» است. نگارنده در ابتدا به جایگاه «تفسیر به رأی در روایات اسلامی» می‌پردازد و سپس معنای «تفسیر به رأی» را بیان می‌کند و معانی مختلفی از قبیل: «پیش‌داوری غلط، تطبیق نادرست، تفسیر آیات، منهای آیات مناسب و روایات مربوط، تفسیرهای ذوقی و شاعرانه، قرائات جدید و هرمنوتیک»که برای تفسیر به رأی بیان شده است به تفکیک و تفصیل مورد بررسی قرار می‌دهد.
در گام‌های بعدی به «بطلان تفسیر به رأی از نظر عقل» تأکید می‌شود و «زیان‌ها و خسارات تفسیر به رأی» تبیین می‌شود. نویسنده بحث مستقلی به «هرمنوتیک و قرائات جدید» اختصاص می‌دهد و تاریخچه، ماهیت و نقد آن را مطرح می‌کند و بیان نمونه‌هایی از تفسیر به رأی پایان بخش اصل چهارم در تفسیر قرآن است.
اصل پنجم: «روش‌های مختلف تفسیری»
در اصل پنجم از «روش‌های مختلف تفسیری» بحث می‌شود. در ابتدا ۱۲ مورد از روش‌های تفسیری تحلیل می‌شوند که عبارت است از: روش فلسفی، روش اخباری، روش علوم طبیعی، روش ذوقی، روش عرفانی، روش صوفی‌گری، روش اجتماعی، روش عصری، روش ادبی، روش فقهی، روش تفسیر قرآن با قرآن، روش تفسیر جامع. بعد از این به «فلسفه روش‌های مختلف تفسیری» اشاره می‌شود.
اصل ششم: «قرآن، تبیان هر چیزی است»
«قرآن، تبیان هر چیزی است» اصل ششم است. ۴ تفسیر برای آیه «تبیانا لکل شئ» بیان شده که عبارت است از: «امور اخروی و دنیوی»، «ریشه علوم مختلف»، «دعوت به علم و دانش» و «ظاهر و باطن قرآن».
اصل هفتم: «تهذیب نفس و خودسازی»
اصل هفتم به «تهذیب نفس و خودسازی» اختصاص یافته است. نویسنده در ابتدای این اصل می‌گوید: علم تفسیر با علوم مادی تفاوت دارد. علم طب را ممکن است هر کس بخواند و فرا گیرد و در آن موفق شود، اما تفسیر قرآن چنین نیست، بلکه پاک‌سازی درونی، از شرایط رسیدن به حقایق آن است. این مطلب در آیات ۷۷ تا ۸۰ سوره واقعه آمده است: بی‌شک این قرآن پرارزشی است، که در کتاب، محفوظی جای دارد، و جز پاکان نمی‌توانند به آن دست زنند. آن از سوی پروردگار جهانیان نازل شده است.»
بیان سه «تفسیر ظاهری»، «تفسیر باطنی» و «واسطه نزول آیات قرآن مطهرون‌اند» برای آیه «لا یمسه الا المطهرون» بخش پایانی اصل هفتم است.
اصل هشتم: وحیانی بودن قرآن
در توضیح اصل هشتم می‌خوانیم: تمام قرآن وحی آسمانی است و از سوی خداوند متعال بر پیامبر‌(ص) نازل شده است و در سراسر این کتاب حتی یک جمله از خود پیامبر‌(ص) وجود ندارد. برخلاف کتاب‌های دینی مذاهب و ادیان پیشین که چنین نیست.
نویسنده درباره این ادعا که «قرآن وحی الهی نیست، بلکه ساخته ذهن پیامبر اکرم (ص) می‌باشد و جبرئیل همان روح پیامبر اسلام‌(ص) است که مضامین قرآن را به القا کرده است» می‌گوید: توجه به سه نکته برای بطلان این نظریه لازم است که عبارت است از: «نکته اول: عجز از تفسیر برخی آیات قرآن»، «نکته دوم: ناسازگاری با عقیده شبهه‌افکن» و «نکنه سوم: شهادت آیاتی از قرآن بر وحیانی بودن آن».
اصل نهم: حقیقت، مجاز، کنایه
تبیین معنای حقیقت و مجاز، آثار و توابع انکار وجود مجاز در قرآن، فلسفه استعمال مجاز در مورد خداوند، ادله منکران مجاز از اهم مباحثی است که در این اصل به آنها پرداخته می‌شود. ۴ دلیل منکران مجاز عبارت است از: «مجاز نشانه ضعف قدرت در بیان حقیقت»، «مجاز أخ الکذب»، «نفی معنای مجازی» و «نفی صفات خبریه خدا».
اصل دهم: محکم و متشابه در قرآن مجید
نویسنده در مورد «آیات محکمات» در آیه ۷ سوره آل عمران می‌گوید: آیاتی است که مفهوم آن به قدری روشن است که جای گفت‌و‌گو و بحث در آن نیست. به آیات محکمات در قرآن، «ام الکتاب» گفته می‌شود، یعنی اصل و مرجع و مفسّر آیات دیگرند.
در بخش دیگری از این کتاب می‌خوانیم: «متشابه» در اصل به معنای چیزی است که قسمت‌های مختلف آن، شبیه یکدیگرند باشد، به همین دلیل به جمله‌ها و کلماتی که معنای آنها پیچیده است و گاهی احتمالات مختلف درباره آنها داده می‌شود، «متشابه» می‌گویند، و منظور از متشابهات قرآن همین است، یعنی آیاتی که معانی آن در بدو نظر پیچیده است، و در آغاز، احتمالات متعددی در آن می‌رود، ولی با توجه به آیات محکم، تفسیر آنها روشن است.
اصل یازدهم: اعجاز عددی
نویسنده در ابتدای این اصل به برخی از یافته‌های عددی دکتر «رشاد خلیفه» اشاره می‌کند و سپس به سه نکته دیگر می‌پردازد که خلیفه به آن دسته یافته است که شامل «رسم‌الخط اصلی قرآن را حفظ کنید»، «دلیل دیگری بر عدم تحریف قرآن»، «اشارات پرمعنا» است.
اصل دوازدهم: هدف از تکرارها در قرآن
درباره این اصل می‌خوانیم: در قرآن چند نوع تکرار  از قبیل: «تکرار حوادث تاریخی»، «تکرار در ذکر دلایل توحید و معاد» و «آیاتی که لفظ آن دقیقا تکرار شده است» دیده می‌شود. نویسنده با طرح این پرسش که فصاحت و بلاغت ایجاب می‌کندکه با کمترین الفاظ، بیشترین معانی بیان شود، این موضوع چگونه با تکرارهای فراوان سازگار است؟ چند نکته در پاسخ به این سؤال بیان می‌کند که شامل «تأکید، گاه از فنون فصاحت و بلاغت است»، «تکرارهایی که در حقیقت تکرار نیست» مانند تکرارهای تاریخ قوم موسی‌(ع) و «تکرارهای سرگذشت حضرت ابراهیم (ع)» است.
اصل سیزدهم: سخنی درباره ترجمه قرآن مجید
مؤلف سه نوع ترجمه «ترجمه کلمه به کلمه»، «ترجمه آزاد» و «ترجمه محتوا به محتوا به طور دقیق» را تبیین می‌کند و مورد اخیر را جز در موارد نادر تأیید می‌کند.
وی درباره ترجمه قرآن بدون متن می‌نگارد: «اخیراً دیده می‌شود که بعضی می‌گویند: می‌خواهیم ترجمه قرآن بدون متن آن چاپ کنیم، اگر این کار توطئه دشمنان برای محو قرآن نباشد، لااقل دلیل ناآگاهی گوینده آن است و کاری است که اصالت قرآن را زیر سؤال می‌برد.»
اصل چهاردهم: طراوت و تازگی دائمی قرآن
درباره اشکال مختلف نوآوری‌های قرآن می‌خوانیم که چند‌گونه نوآوری در قرآن وجود دارد: ۱ـ از طریق تدبر در روایات معصومین‌(ع) که در تفسیر قرآن مجید به ما رسیده است. ۲ـ از طریق اکتشافات جدید علمی، مانند آنچه درباره حرکت زمین به دور و یا حرکت منظومه شمسی به سوی نقطه معینی در کهکشان، از آیات مختلف قرآن استفاده می‌شود. ۳ـ از طریق ضمیمه کردن آیات قرآن به یکدیگر که گاه از نظر گذشتگان پنهان مانده می‌توان مطالب تازه‌ای را کشف کرد.
اصل پانزدهم: قرآن، کتاب اندیشه و عمل
به باور نویسنده «تلاوت و قرائت قرآن»، «تشویق به حفظ قرآن»، «تدبر در قرآن»، «تطبیق اعتقاد و جنبه‌های عملی زندگی با قرآن» ۴ وظیفه‌ای است که به باور نگارنده در قبال قرآن داریم.
اصل شانزدهم: سوره‌های مکی و مدنی و ترتیب نزول آیات قرآن
نویسنده در این اصل به ۱۴ مورد از تفاوت‌های سوره‌های مکی و مدنی اشاره می‌کند و به‌طور خلاصه اینکه سوره‌های مکی غالبا بر محور بحث‌های اعتقادی مانند مبدأ و معاد دور می‌زند که هدف آن ایجاد احساس مسئولیت در شنونده است ولی در سوره‌های مدنی بیشتر مسائل مربوط به احکام و حقوق افراد و حکومت اسلامی و جهاد و اسیران و آداب صلح و تاریخچه غزوات اسلامی می‌باشد.
اصل هفدهم: تحریف‌ناپذیری قرآن
در خصوص این اصل آمده است: معروف و مشهور در میان همه دانشمندان شیعه و اهل تسنن این است که هیچ‌گونه تحریفی در قرآن روی نداده و قرآنی که امروز در دست ماست، درست همان قرآنی است که بر پیامبر‌(ص) نازل شده، حتی کلمه و حرفی از آن کم یا زیاد نگردیده است.
در بخشی از این کتاب درباره دلایل عدم تحریف قرآن آمده است: آیه ۹ سوره حجر، و بعضی دیگر از آیات قرآن، مسئله نویسندگان وحی، دعوت همه پیشوایان اسلام به قرآن موجود، روایات ثقلین، معیار سنجش مطمئن اخبار صدق و کذب بودن قرآن از مهم‌ترین دلایل عدم تحریف قرآن است.
اصل هجدهم: تنوع فوق العاده در آیات قرآن
نویسنده درباره این اصل می‌گوید: جای تعجب نیست که در آیات قرآن تنوع فوق‌العاده‌ای دیده شود و دلیل بر این است که گوینده و آورنده آن از احاطه علمی فوق العاده‌ای برخودار بوده است. آیات توحیدی، آیات مربوط به جهان پس از مرگ، آیات مربوط به نبوت تنها نمونه‌هایی از تنوع در قرآن کریم است.
اصل نوزدهم: علم تجوید تا چه حد ضرورت دارد؟
در این اصل به جایگاه تجوید در تفسیر قرآن پرداخته می‌شود و مؤلف بر آن است که علم تجوید ظاهرا تأثیری در تفسیر آیات قرآن ندارد؛ ولی در یک مورد کاملا ارتباط دارد، و آن نحوه وقف آیات است که گاه چگونگی وقف، در تفسیر و معنای آیه تأثیر واضحی می‌گذارد. ۴ بخش مختلف احکام تجوید عبارت است از: رعایت مخارج حروف و تلفظ صحیح کلمات و لغات، قواعدی که بر زیبایی کلام می‌افزاید، قواعدی که کلام را نازیبا می‌کند، مسائل مربوط به وقوف که با فهم تفسیر آیه مرتبط است.
اصل بیستم: رسم‌الخط قرآن‌های فعلی (عثمان‌طه)
نویسنده در بررسی رسم‌الخط عثمان طه می‌گوید که این نسخه امتیازات متعددی دارد: خط خوب، قطع مناسب، علامت‌گذاری دقیق، شروع آیات از آغاز صفحه و پایان آنها با پایان صفحه. کاستی‌های خط عثمان طه آن است که از نظر املا و نگارش و رسم الخط کاستی‌های فراوانی دارد که اصلاح آن، لازم و ضروری است. کاستی‌های رسم الخطی این نسخه شامل ۶ مورد است: ۱ـ رسم الخط‌هایی که سبب تغییر معنا می‌شود. ۲ـ رسم‌الخط‌هایی که سبب می‌شود کلمه فاقد معنا گردد. ۳ـ رسم الخط‌هایی که سبب صعوبت فوق‌العاده فراگیری می‌شود. ۴ـ رسم الخط‌هایی که سبب اضافه حروف نابجا می‌شود. ۵ـ رسم الخط‌هایی که سبب حذف حروف لازم و اصلی کلمه می‌گردد. ۶ـ رسم الخط‌هایی که بدون هیچ دلیلی سبب نوشتن یک کلمه به دو صورت در دو یا چند آیه می‌شود، در حالی که تنها یک صورت آن صحیح می‌باشد.
لازم به ذکر است که در مورد هر یک از این کاستی‌های رسم الخط عثمان طه مصادیق مختلفی از آیات قرآن در این کتاب بیان شده است.
منبع: حوزه نیوز

اشتراک گذاری :


آخرین اخبار