به گزارش رهیافتگان (پایگاه جامع مبلغین و تازه مسلمانان) حجاب یکی از واجبات دین مبین اسلام است که همواره برخی از معاندان و مخالفان اسلام برای تضعیف آن بهشدت تلاش میکنند؛ به همین جهت زندگی مسلمانان در کشورهای غربی که بیشترین موج اسلامستیزی و حجاب ستیزی در آن رخ میدهد، بسیار سخت و دشوار است.
برخی از زنان مسلمان در برای چشاندن طعم شیرین حجاب به بانوان غیرمسلمانان در این کشورها، به آنها کمک میکنند تا برای یک روز و یا حتی بخشی از یک روز حجاب داشته باشند.
خانم اشلی دیوین یکی از ساکنان منطقه سانتاکروز ایالت کالیفرنیا بود که برای ادامه تحصیل به لندن رفته بود که با دیدن حجاب و تحقیق در خصوص آن و نیز دین اسلام، مسلمان شد؛ او درباره زندگیاش میگوید:
زمانی که برای تحصیل به خارج از کشور رفتم، در لندن زنان بسیاری را دیدم که حجاب دارند و این اولین تجربه من از ملاقات با این افراد بود. من آنان را درک نمیکردم و معنای این کار آنها را متوجه نمیشدم اما این مسئله در فکرم بود که این زنان بسیار زیبا هستند و چطور میشود من هم شبیه آنان باشم.
وقتیکه برای نخستین بار در خصوص اسلام مطالعه و فکر کردم یک تصمیم را برای ادامه زندگی خود اتخاذ کردم و آن این بود که با مفهوم حجاب مبارزه کنم!. من مسلمان نبودم اما شاید کمی در خصوص داشتن حجاب زنان افراطی بودم اما درهرصورت، برای من حجاب بخشی برای مسلمان شدنم بود!
من در اثر تحقیقاتی که انجام دادم، میدانستم که اسلام آن چیزی که در زندگی به آن نیاز دارم است اما همچنان برای من سخت بود مسائلی مانند پوشاندن موهایم که به آن علاقه داشتم و نیز نپوشیدن لباس آستینکوتاه در تابستان، بپذیرم و آنها را کنار بگذارم؛ و مسئله دیگر این بود که نمیدانستم خانواده و دوستانم چه فکری در مورد من خواهند کرد. بههرحال با مسئله حجاب در کشمکش بودم.
وقتیکه سال آخر دانشگاه بودم تلاش کردم تا با گامهای کوچک به سمت باحجاب شدن بهعنوان بخشی از دین اسلام بروم و برای این کار اول روزهای جمعه و برای نماز جمعه از حجاب استفاده میکردم؛ در دفعات اول احساس گرفتگی گلو میکردم اما این پوشش بهصورت هفتگی بود و من بعداً متوجه شدم که این اتفاق در نوع بستن روسری توسط من بوده است! که این قضیه توسط دوستان مسلمانم به من آموخته شد.
دوستانم که جمعه مرا باحجاب و روسری میدیدند درباره حجاب از من سؤال میکردند و برخی همسخنان کنایهآمیز و توهینآمیز داشتند اما در تمام طول این مدت مادرم در این خصوص از من حمایت میکرد.
در آن محل که زندگی میکردم مسجدی بود که من برای هر رویدادی به آنجا میرفتم و کمکم در تمام زمانها حجاب داشتم؛ کمد لباسهایم را به کمدی از لباسهای باحجاب تبدیل کردم.
متأسفانه اغلب موارد افرادی که من را میبینند نظراتی در توهینآمیز و تحقیرکننده به من میگویند که امیدوارم زمانی برسد که همه زنان بتوانند بدون توهین دیگران از حجاب استفاده کنند.
منبع:فرهنگ نگار