به گزارش رهیافتگان (پایگاه جامع مبلغین و تازه مسلمانان ) همان طور که در متن سؤال اشاره نمودید، آیات متعددی دال بر این همین معنا و مفهوم است که حق تعالی هر کس را بخواهد هدایت و هر کس را بخواهد گمراه مینماید. مانند:
«لَقَدْ أَنزَلْنَا آیاتٍ مُّبَینَاتٍ وَاللَّهُ یهْدِی مَن یشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ» (النور، ۴۶)
ترجمه: قطعا آیاتى روشنگر فرود آورده ایم و خدا هر که را بخواهد به راه راست هدایت مى کند.
و حتی به پیامبرش میفرماید چنین نیست که هر کس را تو بخواهی هدایت شود، بلکه هر کس را که خدا بخواهد هدایت میشود:
«إِنَّکَ لَا تَهْدِی مَنْ أَحْبَبْتَ وَلَکِنَّ اللَّهَ یهْدِی مَن یشَاءُ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِینَ» (القصص، ۵۶)
ترجمه: در حقیقت تو هر که را دوست دارى نمى توانى راهنمایى کنى لیکن خداست که هر که را بخواهد راهنمایى مى کند و او به راهیافتگان داناتر است.
بدیهی است که وقتی حکیم عادلی اراده میکند، ارادهی او اتفاقی، شانسی، قرعهای، نفسی یا در یک کلمه همینطوری و بی حساب و کتاب نیست، بلکه بر اساس حکمت و قواعد حکیمانه است، چه رسد به خداوند متعال که از هر عیب و نقصی منزه «سبحان» است. لذا نه چنین است که خواست و ارادهی او بی ظابطه باشد و نه چنین است که بندگانش را از این ضابطهها و قوانین بیخبر گذاشته باشد.
در بیان «یهدی من یشاء و یضل من یشاء»، معانی و مفاهیم متفاوت و ژرفی مستتر است. از جمله:
الف – حکمت و قواعد نظام هستی را خداوند وضع نموده است، پس هیچ کس نمیتواند در آنها تصرف نموده و یا تغییر و تحولی ایجاد نماید. در نتیجه قواعد و ملزومات «هدایت» یا «گمراهی» به اراده او و در اختیار اوست و راه گریزی نیست. «لا یُمکن الفرارُ من حکومتک».
ب – در نتیجه هدایت هیچ کس از راه دلبخواهی محقق نمیگردد. ندیدید برخی میگویند: «من خدا را قبول دارم، ولی آن گونه که خودم دلم میخواهد بندگی و عبادت میکنم، نه آن گونه که او فرموده است؟!» این همان سبک ابلیس است. لذا حق تعالی متذکر میگردد که خیر. هدایت بر اساس دلخواه و ارادهی تو نیست، بلکه بر اساس حکمت، مشیت و اراده من است.
ج – حتی اراده انبیای اولی العزم الهی نیز در هدایت و گمراهی دیگران نقشی ندارد، چه رسد به دیگران. بلکه تمامی این اراده مال خداست.
اما خداوندی که فرمود «هر کس را بخواهم هدایت میکنم و هر کس را بخواهم گمراه میکنم»، بندگانش را جاهل و بیخبر از این که بالاخره چه کسانی را هدایت و یا گمراه میکند، رها ننموده است. بلکه قواعد و ملزومات هدایت و گمراهی را بیان داشت و فرمود: هر کس دارای چنین صفات، مشخصات، ایمان و عملکردی باشد، جزو کسانی است که اراده هدایتم به آنان تعلق میگیرد، و هر کس دارای چنان صفات، مشخصات و عملکرد باشد، در گروهی قرار میگیرد که اراده هدایت من به آنان تعلق نمیگیرد، پس حتماً و یقیناً گمراه میشوند. در مثال (که قابل مناقشه نیست) به این میماند که کسی مدرسهای دایر نماید و اعلام کند که هر کس را دلم بخواهد ثبت نام کرده و تحت آموزش قرار میدهم و هر کس را دلم نخواهد به این مدرسه راه نمیدهم و سپس شرایط ثبت نام را نیز اعلام نماید. یعنی این اراده همین طوری نیست، بلکه اهداف، حکمتها، اصول و قواعدی دارد.
از رو در اول و آخر یا قبل و بعد هر آیهای که در آن «من یشاء» بیان شده است، به علل هدایت یا انحراف نیز تصریح شده است. به عنوان مثال:
خدا چه کسانی را هدایت مینماید:
کسانی که به سوی باز میگردند:
«وَیقُولُ الَّذِینَ کَفَرُواْ لَوْلاَ أُنزِلَ عَلَیهِ آیهٌ مِّن رَّبِّهِ قُلْ إِنَّ اللّهَ یضِلُّ مَن یشَاءُ وَ یهْدِی إِلَیهِ مَنْ أَنَابَ» (الرعد، ۲۷)
ترجمه: و کسانى که کافر شدهاند مى گویند چرا از جانب پروردگارش معجزهاى بر او نازل نشده است بگو در حقیقت خداست که هر کس را بخواهد بى راه مى گذارد و هر کس را که [به سوى او] بازگردد به سوى خود راه مى نماید.
کسانی که دلشان به یاد خداست و کارهای شایسته انجام میدهند:
«الَّذِینَ آمَنُواْ وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِکْرِ اللّهِ أَلاَ بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ * الَّذِینَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ طُوبَى لَهُمْ وَحُسْنُ مَآبٍ» (الرعد، ۲۸) – ادامه ایه قبل
ترجمه: همان کسانى که ایمان آوردهاند و دلهایشان به یاد خدا آرام مى گیرد آگاه باش که با یاد خدا دلها آرامش مى یابد * کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته کرده اند خوشا به حالشان و خوش سرانجامى دارند.
اهل قرآن – قرآن کتاب هدایت است و هر کس بر آن ایمان آورد و عمل کرد هدایت میشود:
«إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ یهْدِی لِلَّتِی هِی أَقْوَمُ وَیبَشِّرُ الْمُؤْمِنِینَ الَّذِینَ یعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْرًا کَبِیرًا» (الإسراء، ۹)
ترجمه: قطعا این قرآن به [آیینى] که خود پایدارتر است راه مى نماید و به آن مؤمنانى که کارهاى شایسته مى کنند مژده مى دهد که پاداشى بزرگ برایشان خواهد بود.
کسانی که در راه خدا تلاش و مبارزه میکنند:
«وَالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِینَ» (العنکبوت، ۶۹)
ترجمه: و کسانى که در راه ما کوشیده اند به یقین راههاى خود را بر آنان مى نماییم و در حقیقت خدا با نیکوکاران است.
کسانی که از هدایت شدگان تبعیت میکنند:
«اتَّبِعُوا مَن لاَّ یَسْأَلُکُمْ أَجْرًا وَهُم مُّهْتَدُونَ» (یس، ۲۱)
ترجمه: از کسانى که پاداشى از شما نمى خواهند و خود [نیز] بر راه راست قرار دارند پیروى کنید.
کسانی که به قرآن، غیب، نماز، انفاق و آن چه بر پیامبران نازل شده ایمان آورند:
«ذَلِکَ الْکِتَابُ لاَ رَیْبَ فِیهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِینَ * الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَیُقِیمُونَ الصَّلاهَ وَ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنفِقُونَ * والَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِمَا أُنزِلَ إِلَیْکَ وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلِکَ وَبِالآخِرَهِ هُمْ یُوقِنُونَ * أُوْلَئِکَ عَلَى هُدًى مِّن رَّبِّهِمْ وَأُوْلَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ» (البقره، ۲ تا ۵)
ترجمه: این است کتابى که در [حقانیت] آن هیچ تردیدى نیست [و] مایه هدایت تقواپیشگان است * آنان که به غیب ایمان مى آورند و نماز را بر پا مى دارند و از آنچه به ایشان روزى داده ایم انفاق مى کنند * و آنان که بدانچه به سوى تو فرود آمده و به آنچه پیش از تو نازل شده است ایمان مى آورند و آنانند که به آخرت یقین دارند * آنان برخوردار از هدایتى از سوى پروردگار خویشند و آنان همان رستگارانند».
خدا چه کسانی را هدایت نمینماید:
کسانی که فاسق شدهاند (فاسق یعنی کسی که از پوستهی بندگی و آدمیت خارج شده است):
«سَوَاء عَلَیْهِمْ أَسْتَغْفَرْتَ لَهُمْ أَمْ لَمْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ لَن یَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الْفَاسِقِینَ» (المنافقون، ۶)
ترجمه: براى آنان یکسان است (تأثیری به حالشان ندارد)، چه برایشان آمرزش بخواهى یا برایشان آمرزش نخواهى، خدا هرگز بر ایشان نخواهد بخشود، خدا فاسقان را راهنمایى نمى کند.
کسانی که کفر میورزند (کفر پوشاندن حق است):
«یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللّهَ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الْکَافِرِینَ» (المائده، ۶۷)
ترجمه: اى پیامبر! آن چه از جانب پروردگارت به سوى تو نازل شده ابلاغ کن، و اگر نکنى پیامش را نرسانده اى و خدا تو را از [گزند] مردم نگاه مى دارد آرى خدا گروه کافران را هدایت نمى کند.
کسانی که از هوای نفس تبعیت نموده و بالتبع به خود و دیگران ظلم میورزند:
«فَإِن لَّمْ یَسْتَجِیبُوا لَکَ فَاعْلَمْ أَنَّمَا یَتَّبِعُونَ أَهْوَاءهُمْ وَمَنْ أَضَلُّ مِمَّنِ اتَّبَعَ هَوَاهُ بِغَیْرِ هُدًى مِّنَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ» (القصص، ۵۰)
کسانی که به آیات الهی ایمان نمیآورند:
«إِنَّ الَّذِینَ لاَ یُؤْمِنُونَ بِآیَاتِ اللّهِ لاَ یَهْدِیهِمُ اللّهُ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ» (النحل، ۱۰۴)
ترجمه: در حقیقت کسانى که به آیات خدا ایمان ندارند خدا آنان را هدایت نمى کند و برایشان عذابى دردناک است.
خدا اسراف کننده و تکذیب کننده را هدایت نمیکند «إِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ کَذَّابٌ» – خداوند خائنین را هدایت نمیکند «وان الله لا یهدی کید الخاینین» – خداوند کسانی را که دوست نداشته باشد، هدایت نمی نماید و تصریح نمود که کفار، مشرکین، منافقین، الظالمین، فاسقین، فجار، اهل فحشاء، مسرفین، متکبرین … و خلاصه مجرمین را دوست ندارد. و بیشترین آیات در خصوص عدم هدایت «ظالمین» است، چرا که هر کفر، شرک، نفاق و جرمی، ظلم به خود و دیگران میباشد.
نتیجه:
پس، همان خدایی که فرمود هر که را بخواهم هدایت میکنم و هر که را بخواهم گمراه مینمایم، به وضوح و صراحت بیان نمود که چه کسانی را دوست دارم و هدایت میکنم و چه کسانی را دوست ندارم و در چارچوب هدایت و رحمت من قرار نمیگیرند. و ضمن هدایت، انسان را مختار گذاشت تا خودش انتخاب کند که در کدام جبهه قرار بگیرد.
منبع: سایت شهید آوینی