به گزارش رهیافتگان (پایگاه جامع مبلغین و تازه مسلمانان ) مریم سادات آجودانی: «محمد بنیادی» استاد پیشکسوت قرآن کریم در سال ۱۳۳۸ در خانوادهای مؤمن و مذهبی در شهر شهید پرور ملایر متولد شد.
وی با تشویق پدر به فراگیری قرآن پرداخت و در هفت سالگی به حفظ قرآن روی آورد به طوری که در مدت دو سال موفق به حفظ کل قرآن کریم شد.
بنیادی، کمتر از ۹ سال داشت که با جلسات قرآنی استاد ابراهیم پورفرزیب معروف به «مولایی» آشنا شد. پس از آشنایی با جلسات این استاد قرآن کریم، علیرغم بُعد مسافت به طور ماهیانه و مرتب از همدان به مسجد الرضا(ع) شهر تهران میآمد تا بتواند از تجارب استاد «مولایی» بهره بگیرد.
این مدرس قرآن کریم از همان دوران مدرسه همراه با پدرش در کنار امور قرآنی به فعالیتهای انقلابی هم میپرداخت تا جایی که در دهه ۵۰ چند ماه توسط ساواک بازداشت شد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران نیز فعالیتهای گستردهای در زمینههای مختلف قرآنی و انقلابی داشت.
وی پس از اخذ مدرک دیپلم آماده عزیمت به کشور آمریکا بود تا بتواند در آنجا در رشته پزشکی ادامه تحصیل دهد اما پس از درک جنگ تحمیلی پاسپورت خود را پاره کرد و برای حضور در جبههها آماده شد.
این استاد قرآن در دفاع مقدس حضوری فعال داشت به طوری که از سال ۱۳۶۱ با حضور در جبههها علاوه بر برنامهریزی برای نابودی دشمن، اقدام به فعالیتهای قرآنی میکرد.
بنیادی در سال ۱۳۶۱ در اطلاعات عملیات مشغول فعالیت بود که همان سال هر دو پای وی بر روی مین رفته و به شدت مجروح میشود اما جراحت باعث دوری از جبههها نشد به طوری که بنیادی پس از بهبودی جزئی باز هم در جبهه حضور یافت. عملیات «مرصاد» در پنجم مرداد سال ۱۳۶۷ با رمز مبارک «یا علی(ع)» و با هدف مبارزه با منافقین در منطقه اسلامآباد و کرند غرب در استان کرمانشاه آخرین عملیاتی بود که او حضور داشت.
وی پس از پایان جنگ تحمیلی، در سال ۱۳۶۹ به ادامه تحصیل پرداخت و موفق به کسب مدرک کارشناسی ارشد علوم تربیتی و گذراندن سطح سه حوزه علمیه شد.
به گفته بنیادی همانطور که پدرش وصیت کرده است، وی وقف قرآن کریم است به همین جهت همواره خود را مکلف به تعلیم، ترویج و تدریس قرآن کریم میداند.
با توجه به اینکه امروز هفته دفاع مقدس آغاز میشود و یکی از شاخصههای این استاد قرآن کریم، فعالیتهای انقلابی به ویژه در هشت سال دفاع مقدس است؛ گفتوگویی با «محمد بنیادی» قاری و مدرس قرآن کریم داشتیم تا درباره حال و هوای قرآنی دوران هشت سال دفاع مقدس مطلع شویم.
حضور در جبهه را به ادامه تحصیل در آمریکا ترجیح دادم
«محمد بنیادی» استاد پیشکسوت قرآن کریم در گفتوگو با خبرنگار فعالیتهای قرآنی خبرگزاری فارسبا اشاره به فعالیتهای قرآنی در هشت سال دفاع مقدس، اظهار داشت: هنوز شیرینی جشن پیروزی جمهوری اسلامی ایران در دهان مردم بود که صدام به ایران حمله کرد اما با این وجود همه مردم کنار هم برای دفاع از خاک میهن اسلامی متحد شدند تا حتی یک وجب از این مرز و بوم در دست دشمن نیفتد.
وی که سالها در جبهه فعالیت داشته است، ادامه داد: زمانی که انقلاب شد من تازه دیپلم گرفته بودم و در حال تدارک برنامه و تشکیل پرونده برای عزیمت به آمریکا جهت ادامه تحصیل بودم. قرار بود برای تحصیل در رشته پزشکی به آمریکا بروم؛ تقریبا همه کارهایم نیز درست شده بود تا اینکه جنگ تحمیلی آغاز شد.
بنیادی افزود: در ابتدای جنگ تحمیلی عمق فاجعه را درک نکرده بودم و همین طور در حال برنامهریزی برای ادامه تحصیل در آمریکا بودم چرا که دوست داشتم در رشته پزشکی تحصیل کنم و به کشورم بازگردم. برادرم که دو سال از من بزرگتر بود به جبهه رفته بود. وقتی به خانه آمد و اوضاع جنوب کشور را تعریف کرد من هم با توجه به علاقهای که به میهنم داشتم پاسپورتم را پاره و خود را برای رفتن به جبهه آماده کردم.
زندگی من از حضور در جبهه آغاز شد
این استاد پیشکسوت قرآن کریم ادامه داد: برادر بزرگترم در پل ذهاب غرب کشور با دشمن میجنگید تا اینکه من هم به او بپیوندم. چند ماهی طول کشید تا اینکه در سال ۱۳۶۱ برای نخستین بار به جبهه اعزام شدم. حضورم در نبرد حق علیه باطل از همانجا آغاز شد. میتوانم بگویم زندگی من در این زمان شکل گرفت یعنی با حضور در جبهه مسیر زندگیام تغییر کرد که از این بابت باید هزاران بار خدا را شاکر باشم.
ماجرای روی مین رفتن پای مدرس قرآن کریم در جنگ تحمیلی
وی که اطلاعات عملیات بود، در سال ۱۳۶۱ در تنگه حاجیان نفتشهر هر دو پایش روی مین میرود، درباره نحوه مجروحیت خود گفت: من از اعضای گروه ویژه بودم. برای یکی از عملیاتها به داخل خاک عراق رفتیم تا بتوانیم موقعیت را ارزیابی کنیم اما متأسفانه آن منطقه مینگذاری شده بود به طوری که بسیاری از همرزمان به شهادت رسیدند اما من توفیق شهادت نداشتم و دو پایم روی مین رفت و به شدت مجروح شدم.
بنیادی خاطر نشان کرد: پس از مجروحیت به سرعت من را به بیمارستان چمران اصفهان و بعد از آن به بیمارستان ابن سینای این شهر فرستادند تا مداوا شوم. پس از بهبودی جزئی دوباره به جبهه بازگشتم تا بتوانم به این مرز و بوم خدمتی کرده باشم.
آموزههای قرآنی رزمندگان را برای ادامه حرکت مصممتر میکرد
این استاد پیشکسوت قرآن کریم با بیان اینکه فعالیتهای قرآنی همواره در بین رزمندگان جاری بود، اظهار داشت: من در آن زمان فعالیتهای قرآنی بسیاری داشتم به طوری که حتی در جبهه هم اقدام به برگزاری کلاسهای تفسیر و قرائت قرآن میکردم و گاهی نیز قصههای قرآنی تعریف میکردم که این داستانهای قرآنی باعث تقویت روحیه افراد میشد به طوری که حتی برخی از آنها در لحظه اطلاعات عملیات بخشی از داستان را به هم متذکر میشدند تا مصممتر برای تحقق وعده الهی گام بردارند.
وی با اشاره به خاطرهای از دوران دفاع مقدس و همرزمانش، تصریح کرد: جوانان آن زمان با خلوص نیت در جبههها حاضر میشدند حتی بسیاری از آنها لحظه شهادت خود را در عالم رویا دیده بودند. ما در بین دو تپه داربلوط چادر زده بودیم حتی در آن منطقه توانایی درست کردن سنگر هم نداشتیم. من در آن زمان مسئول گروه ویژه شهدا بودم یادم هست در عملیات «فاو» یکی از رزمندگان به نام «محمدرضا احدی» که مورد عنایت رهبری هم بود با ما همراه شده بود؛ این رزمنده در عملیات «کربلای ۴» شلمچه به شهادت رسید که شهادت وی برایم بسیار سخت بود.
حافظ قرآنی که نحوه شهادتش را در عالم رویا دیده بود
بنیادی تصریح کرد: یک شب زمستانی در چادر مشغول خواندن دعای کمیل بودیم که یکی از رزمندگان که حافظ قرآن کریم هم بود از جمع ما بیرون آمد. من هم پس از پایان دعا به دنبالش رفتم و دیدم در حال اشک ریختن است. دلیلش را جویا شدم اما هر چه اصرار میکردم چیزی نمیگفت تا اینکه از شوخیهای بین رزمندگان استفاده کردم و گفتم: «اگر نگی به همه بچههای چادر میگم که از ترس داری گریه میکنی» تا اینکه گفت: «در حالت خواب و بیدار صحنه شهادت خودم را دیدم. من فردا به شهادت میرسم اما از خدا خواستم همچون اربابم امام حسین(ع) از پشت گردن به شهادت برسم»؛ من هم شوخی کردم و گفتم پاشو حتما شام زیاد خورده بودی و با هم به سمت بچهها رفتیم.
وی گفت: ما در همان هفته برای شرکت در یکی از عملیاتها حرکت کردیم نزدیک به شیب قلهای بود در منطقه غرب کشور که دشمن به ما حمله کرد. در همانجا «محمد بهرامی» حافظ قرآن کریم به وسیله خمپاره ۶۰ از پشت گردن مورد اصابت قرار گرفت و به شهادت رسید.
این استاد قرآن کریم با ابراز خرسندی از انتخاب صحیح خود در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی، تصریح کرد: بسیاری از جانبازان و خانواده شهدا با قرآن آرام میگیرند. من بسیار خوشحالم که خدا توفیق همراهی و انس با قرآن را به من عطا کرده است. اگر من در آن زمان این انتخاب را نداشتم ممکن نبود بتوانم به چنین جایگاهی یعنی مؤانست با قرآن برسم. انس با قرآن اهمیت بسیاری دارد به طوری که در احادیث داریم که هر کس با قرآن انس بگیرد جایگاه رفیعی در قیامت خواهد داشت بنابراین از خدا میخواهم که این نعمت الهی را از ما نگیرد.