به گزارش رهیافتگان (پایگاه جامع مبلغین و تازه مسلمانان )، «هر دینی انسان را به سوی خوبی سوق می دهد». این جمله معروف را که معمولاً از رسانه های گروهی و مردم تایلند شنیده می شود، می توان گویاترین دیدگاه مردم تایلند درباره ادیان دانست. در این کشور، ادیان و مذاهب مختلف آزادانه به حیات خود ادامه می دهند و از دیدگاه حکومت هم فعالیت دینی برای همگان آزاد است.
کشور تایلند که نام قبلی آن سیام است، در جنوب شرق آسیا قرار دارد و از شمال با لائوس، از جنوب با مالزی، از شرق با کامبوج و از غرب با میانمار همسایه است. وسعت این کشور ۵۱۴ هزار کیلومتر مربع و پایتخت آن بانکوک است. جمعیت تایلند طبق آمار رسمی سال ۲۰۰۲م، ۶۳ میلیون نفر است. ۷۵ درصد این جمعیت از نژاد تایی، ۱۴ درصد از نژاد چین و ۱۱ درصد از نژادهای دیگرند. دین رسمی تایلند نیز آیین بوداست.
دین اسلام در تایلند از لحاظ شمار پیروان، دومین جایگاه را داراست. حکومت تایلند نیز مسلمانان را به عنوان اقلیت به رسمیت می شناسد. جمعیت مسلمانان طبق آمار رسمی شش میلیون نفر است، ولی مسلمانها معتقدند که جمعیّت واقعی آنها ده میلیون نفر است. بیشتر مسلمانان در منطقه جنوب کشور که با کشور مالزی همسایه است، تمرکز دارند و بسیاری نیز در پایتخت کشور سکونت دارند. مسلمانان تایلند از اقوام و نژادهای مختلف تایی، مالزیایی، هندی، ایرانی، چامی و چینی اند و در طول چند صد سال در کنار پیروان ادیان و آیینهای مختلف زندگی کرده اند. برای شناخت بهتر فضای اسلامی و وضع مسلمانها در تایلند، قبل از پرداختن به دین اسلام، به ادیان و آیینهای دیگری که در این کشور فعالیت دارند، اشاره می کنیم.
ادیان در تایلند
۱٫آیین بودا
بیشترین جمعیت تایلند به این آیین اعتقاد دارند و از این رو دین رسمی کشور شناخته می شود. طبق آمار رسمی سال ۱۹۹۱م، بیش از ۹۰ درصد مردم تایلند پیرو این آیین اند. آیین بودا حدود هفتصد سال قبل به دست راهبان سریلانکا به تایلند وارد شد و مورد پذیرش پادشاه «رام خام هینگ» در دوره حکومت سوخوتای قرار گرفت.
مردم تایلند مانند مردم میانمار، لائوس و سریلانکا، از بودیسم فرقه تراوادا پیروی می کنند، اما مردم چین، ژاپن و تبت، پیرو فرقه ماهانا هستند. زبان دینی فرقه تراوادا، «پالی» است و کتاب مقدس آن که Tri-pitaka نام دارد، در ۴۵ جلد به زبان تایی ترجمه شده است.
آیین بودایی تراوادا بیشتر اهتمام به جنبه عملی می ورزد و در حقیقت به مسایل اخلاقی و عرفانی تأکید بیشتری می کند. قوت این آیین در تحلیل نفس انسانی است که پیروان آن را به سوی آرامش سوق می دهد. تراوارا مشکلات اصلی بشر را «رنج» می داند که همه انسانها گرفتار آن اند و راه رهایی از این رنج را به بشریت تعلیم می دهد. در حال حاضر، راهبان بزرگ این فرقه می کوشند این آیین را با مقتضیات زمانی مطرح کنند و مطابق با مسایل روز ارائه دهند. مهمترین مرکز علمی این فرقه به نام «ماها جولا لونگ کان راج ویتی یالای»، در شهر بانکوک واقع شده است. یکی از دانشمندترین شخصیتهای بودایی کنونی در تایلند، راهبی به نام «پاتام پی داک» است که شخصیت او مورد احترام بسیاری از محافل علمی و دانشگاهی این کشور می باشد و جایزه ویژه آموزش را در سال ۱۹۴۴ میلادی از سازمان یونسکو دریافت کرده است. هماکنون بوداییهای تایلند، راهبان مبلّغ را به کشورهای امریکا و اروپا می فرستند و حتی در بعضی از کشورهای اروپا، معابد بودایی ساخته اند. البته مردم تایلند غالباً اطلاعات درستی از این آیین ندارند و بدون ایمان راسخی به این آیین، صرفاً آن را به عنوان میراث نیاکان خود می پذیرند.
۲٫ مسیحیت
این دین از حدود پانصد سال قبل به تایلند وارد شده و مانند جاهای دیگر، در مناطق محروم بسیار فعال است. مسیحیان، اقلیتهای محروم منطقه مرزی بین تایلند و میانمار را به کیش خود درآورده اند و البته در سراسر کشور و بهویژه در پایتخت، کلیسا دارند. کتابهای بسیار برای تبلیغات و دعوت به خود منتشر می کنند و با توجه به اینکه اکثر مبلغان غربی اند، برای ترویج آسانتر دین خود، نخست زبان تایی را می آموزند و سپس به تبلیغ مسیحیت می پردازند و گاهی نیز با روش مراجعه خانه به خانه، دعوتشان را انجام می دهند. طبق آمار رسمی سال ۱۹۹۱م، نیم درصد کل جمعیت تایلند را مسیحیان تشکیل می دهند، اما به نظر می رسد که جمعیتشان در حال حاضر بیشتر شده است. در حال حاضر، شاید بتوان گفت که بیشترین موفقیت آنها در سطح کشور، جا انداختن مدارس و دانشگاههای غیر انتفاعی در شهرهای بزرگ است. این مدارس و دانشگاهها اعتبار بسیاری در سطح کشور دارند و هرکدام دارای کلیسایی کوچک و یا سالن اجتماعاتی برای انجام مراسم دینی مسیحی هستند که زیر نظر کشیش انجام وظیفه می کنند. محصلان این مدارس و دانشگاهها معمولاً از خانواده های ثروتمند و شخصیتهای سیاسی و اجتماعی اند. راهبان بودایی در کشورهای آمریکا و اروپا، آیین بودا و مسیحیان در کشور تایلند، مسیحیت را تبلیغ می کنند.
۳٫ برهمنا و هندوییسم
به احتمال بسیار، این دین، قدیمی ترین دین این منطقه است. زیرا شواهد بسیاری از آثار باستانی و معابد قدیمی که با سبک معماری برهمنا بنا شده است وجود دارد. پیروان این دین در تایلند بسیار کم اند. اکثرشان همان مهاجران شبهقاره هندند که مقیم تایلند شده اند. مرکز اصلی این دین، معبد بزرگی در بانکوک است. علیرغم تعداد اندک، اینان نفوذ بسیاری در دربار تایلند دارند. راهبان برهمنا در اکثر مراسم ملی و سنتی همراه پادشاه تایلند حضور دارند و بهویژه در مراسمهایی که مخصوص پادشاه و دربار باشد، آنها محور اصلی اند و حتی در مراسم تاجگذاری هم نقش اصلی را ایفا می کنند. آنان با اینکه با دربار و پادشاه رابطه نزدیکی دارند، هیچگونه تبلیغی انجام نمی دهند، این آیین را منحصر در اقوام خود می دانند و دیگران را شریک خود نمی کنند.
۴٫ سیک
این دین در حدود سال ۱۹۳۰ میلادی با مهاجرت بعضی از مردم هندوستان به تایلند وارد این کشور شد. مرکز این آیین در منطقه «پهورد» در بانکوک قرار دارد. حکومت تایلند نیز این دین را به رسمیت می شناسد. معتقدان به این آیین حدود ده هزار نفرند و اگرچه جمعیتشان زیاد نیست، بخشی از اقتصاد کشور را در دست خود دارند. به عنوان مثال، یکی از بانکهای تجاری تایلند در اختیار پیروان این دین است.
از لحاظ دینی آنان با دیگران کاری ندارند و فقط در بین اقوام خود فعالیت می کنند، ولی دیگران هم می توانند در مراسم آنها شرکت کنند.
۵٫ کنفسیوس و تائو
۱۴ درصد از مردم تایلند از نژاد چینی اند و لذا دین کنفسیوس و تائو در این کشور نفوذ دارد. البته بسیاری از پیروان این آیین هم به یک معنا بودایی اند، زیرا اعتقاد به این ادیان را با آیین بودایی قابل جمع می دانند. تنها اختلافشان در این است که آنها مردگان را دفن می کنند، ولی بوداییهای تایلند مردگان را می سوزانند. اینان در کنار پذیرش آیین بودا، ادیان اجدادی خود را هم حفظ کرده اند و معابد بسیاری که منتسب به آنهاست، در تایلند به چشم می خورد. علاوه بر این، بیش از ۷۰ درصد اقتصاد تایلند در دست تایلندیهای چینیالاصل است.
۶٫ بهاییت
یکی از آیینهای جدید که در تایلند فعالیت می کند، آیین بهایی است. این آیین قبل از انقلاب اسلامی و در حدود سالهای ۱۹۷۰م به کشور تایلند وارد شد. بهاییان در شهر بانکوک، مرکز فعالیتی تحت پوشش بنیاد خیریه بهایی دایر کرده اند و مدرسه ای نیز در منطقه شمال شرقی کشور، در شهر یاسوتان، به نام مدرسه سن تی تم (Santitam) تأسیس نموده اند. این مدرسه را زنی به نام شیرین نامدار تأسیس کرده است. هماکنون پیروان این آیین به فعالیت مشغول اند و افراد تحصیلکرده را به سوی خود جذب می کنند. جمعیت بهاییان بسیار کم است و آماری دقیق از آنان در دست نیست.
تاریخچه ورود اسلام به تایلند
هفتصد سال پیش، اسلام در منطقه ای در جنوب تایلند، در شهر «پتانی» یا «فطّانی»، که در آن زمان دارای حکومت مستقلی بود، نفوذ پیدا کرد و در حقیقت ورود اسلام به تایلند را باید مرهون ورود اسلام به شهر پتانی دانست. شهر پتانی یکی از شهرهای معروف در شبه جزیره مالایو بوده و هست. این شهر در گذشته، شهری بندری و تجاری بود و محصولات کشاورزی بسیاری داشت و از این جهت، محل رفت و آمد تجار شهرها و کشورهای مختلف بود. ورود اسلام به این شهر هم از طریق تجار انجام گرفت. ولی در مورد این نکته که اسلام از چه راهی و چه کشوری به این شهر وارد شده است، سه نظریه وجود دارد:
۱٫ نظریه نخست از آنِ جان کرافورد (Sir John CrowFord) است. او معتقد است که ورود اسلام به این منطقه به دست عربهایی انجام شده است که از شبهجزیره عرب به این منطقه آمده اند. این نظریه شواهدی از آمدن عربها و فارسها از راه زمین و دریا در دست دارد که بیشتر آنان از طریق حضر موت یمن به این منطقه سفر کرده اند.
۲٫ نظریه دوم از آنِ اسنوچ هرگرنج (Snoouch Horgronje) است. او معتقد است که اسلام دراین منطقه به دست هندیهای مسلمان وارد شده است. مورخان بسیاری این نظریه را تأیید می کنند، زیرا شواهد بسیاری درباره سابقه طولانی رفت و آمد تاجرهای هندی مسلمان به این مناطق وجود دارد.
۳٫ نظریه سوم بر اساس یادداشتهای دواوادی (d’Evadie) در سال ۱۶۱۳ میلادی است که ورود اسلام در این منطقه، به دست پادشاه مالاگا در سال ۱۴۱۱ میلادی انجام گرفته و لذا اسلام از طریق مالزی به تایلند وارد شده است.
به هرحال، با همه این نظریات، آنچه مورد پذیرش بیشتر است این است که ورود اسلام به تایلند، مقارن قرن سیزدهم و یا چهاردهم میلادی است.
موقعیت مسلمانان
در طول مدتی که مسلمانان زیر سلطه حکومت مرکزی تایلند زندگی می کرده اند، کشمکشها و برخوردهای بسیاری بین دولت مرکزی و آنان وجود داشته است و علت اصلی آن نیز مسایل اعتقادی و زبان بوده است. اکثر مسلمانان جنوب از دیرباز به زبان مالزیایی صحبت می کردند و این زبان را زبان دینی می دانستند. دولت مرکزی نیز تلاش می کرد که بیشتر در آن منطقه نفوذ داشته باشد و لذا برنامه مهاجرت بوداییها به منطقه مسلمان نشین را شروع کرد و مدارس دولتی را مجبور ساخت که به زبان تایلندی تدریس کنند و از اینرو دانش آموزان مسلمان هم مجبور شدند با زبان تایی صحبت کنند. مجموعه این مسایل موجب بدبینی مسلمانها به دولت مرکزی شده بود. مسلمانان گاهی اعتراض خود را به صورت تجمعات ابراز می کردند که گاهی نیز برخوردهایی بین آنان و نیروهای دولتی پیش می آمد.
مسلمانان پیش تر برای تجزیه مناطق مسلماننشین تلاش می کردند، اما سرانجام با تدبیر پادشاه نهم تایلند، سیاست دولت عوض شد و برخوردهای ملایم تری با مسلمانان صورت گرفت و آزادیهایی نیز به آنان داده شد. مسلمانها نیز دریافتند که مبارزه برای تجزیه کشور نفعی برای آنها نخواهد داشت و لذا مبارزات خود را به شکل قانونی آغاز کردند و مثلاً در انتخابات پارلمان ملی، نماینده ای داشتند و حقوق مسلمانان را از طریق قانونی پی می گرفتند. مثلاً اکنون در منطقه مسلماننشین جنوب تایلند، دادگاه در مسایل ازدواج، طلاق، ارث و…، با صلاحدید یک قاضی مسلمان و طبق شریعت اسلام حکم صادر می کند. بانوان مسلمان نیز در شناسنامه و گذرنامه عکس باحجاب ارایه میدهند. مدارس و دانشگاهها نیز منعی برای حجاب قایل نمی شوند.
در ده سال اخیر، وضعیت مسلمانها و رابطه آنها با دولت مرکزی تا حدود زیادی بهبود یافته است. حتی بعضی از مسلمانها در هیأت دولت حضور فعالانه دارند و به مقامهای کشوری، مانند ریاست پارلمان ملی و یا وزارت خارجه، دست یافته اند. هماکنون]در سال ۲۰۰۳ میلادی[، وزارت کشور دولت فعلی که از لحاظ قدرت و اهمیت بعد از مقام نخستوزیری است، در اختیار یکی از شخصیتهای مسلمان است. بنابراین، در حال حاضر و نسبت به گذشته، مسلمانان موقعیتهای خوبی به دست آورده اند و حقوق خود را استیفا می کنند. از لحاظ فعالیتهای دینی نیز مشکلی برای مسلمانان وجود ندارد. آداب دینی در مساجد به صورت علنی انجام می شود و کتابها و مجله های دینی به آسانی چاپ و عرضه می گردد. علاوه بر این، مسلمانان برنامه های رادیویی و تلوزیون ویژه ای برای خود دارند.
نکته قابل توجه این است که در طول مدتی که مسلمانان در این سرزمین زندگی کرده اند، با ادیان دیگر مشکلی نداشته اند.
مذاهب اسلامی در تایلند
همانگونه که پیش تر ذکر کردیم، جمعیت مسلمانان طبق نظر خود آنان، حدود ده میلیون نفر است که بیشتر آنان را اهل سنت تشکیل می دهند. با اینکه اکثریت مردم این کشور مسلمان نیستند، مسلمانها در این کشور به مذاهب مختلف گرایش دارند و هماکنون برای جذب مسلمانان فعالیت می کنند. اکنون مذاهب اسلامی در تایلند را بررسی می کنیم.
مذهب شافعی
این مذهب به طور قطع بیشترین جمعیت مسلمان را در تایلند به خود اختصاص داده است. از آغاز که اسلام به تایلند وارد شد، این مذهب، مانند دو کشور مالزی و اندونزی مورد پذیرش قرار گرفته است. نکته قابل توجه این است که ورود اسلام به منطقه جنوب شرقی آسیا تحت تأثیر مذهب شافعی بوده و به احتمال بسیار یک منشأ داشته است. مدارس دینی در شهرهای جنوب تایلند، بالاخص در شهرهای پتانی و یالا، شهرت بسیاری دارند که بیشتر آنها فقه شافعی تدریس می کنند. با این حال مذهب شافعی در مباحث کلامی آنچنان مورد توجه قرار نگرفته و حتی اکثر پیروان شافعی، امام ابوالحسن اشعری را نمی شناسند؛ چون معمولاً شافعی ها از لحاظ کلامی اشعری مذهب اند. نکته قابل توجه دیگر این است کتاب کلامی که در مدارس شافعی تدریس می شود، کتاب شرح عقاید نسفیه است که در حقیقت متعلق به مذهب کلامی ماتریدیه است.
نقش شافعیان در حفظ دین
چون مسلمانان در تایلند اقلیت مذهبی اند، علما که بیشتر آنها شافعی مذهب اند، برای حفظ هویت دینی خود برنامههایی را در مساجد برگزار می کنند که شامل آموزش قرآن، احکام و مسایل دیگر به نوجوانان و جوانان است که هر روز، یک ساعت قبل یا بعد از نماز مغرب و یا در روزهای یکشنبه که تعطیل رسمی کشور است، برگزار می شود و این باعث شناخت بیشتر قشر نوجوان و جوان از اسلام می گردد.
آنان معمولاً به مسایل کلامی توجه چندانی ندارند و در آموزشهایشان فقط بر این جمله تأکید می کنند: ﴿آمنت بالله و ملائکته و رسله و کتبه و الیوم الاخر و القدر خیره و شره من الله تعالی﴾، ولی به جزئیات آن نمی پردازند. اخیراً شافعیها که تفکر سنتی دارند، با معضل بزرگ وهابیت روبهرو شده اند و در بین خود آنان معروف است که به دو گروه قدیم و جدید اهل سنت تقسیم شده اند. گروه قدیم شافعی مذهبهای سنتی هستند و گروه جدید همان وهابیون هستند که با هم اختلافات بسیاری داشته و دارند. هماکنون وهابیها در بین شافعیان نفوذ بسیار پیدا کرده اند.
وهابیت
وهابیها در بین اهل سنت تایلند، گروهی جدید شناخته میشوند. تا سی سال قبل کسی از وهابیت اطلاع چندانی نداشت، اما اندیشه های این فرقه به دست دانشجویانی که به مصر و عربستان رفته بودند، وارد جامعه مسلمانان شد و باعث بروز شکاف بزرگی بین اهل سنت گردید. آنان موفق شدند پیروان بسیاری را جذب خود کنند. وهابیها در تایلند هم مانند دیگر وهابیها، از کشور عربستان تغذیه می شوند.
هماکنون دانشگاههای عربستان، مثل «جامعه مدینه» و «جامعه امالقراء»، هر ساله حدود سی دانشجو از تایلند می پذیرند که این دانشجویان با شرکت در آزمونها پذیرفته می شوند و قطعاً بعد از فارغالتحصیلی با افکار سلفیگری به این کشور باز می گردند و برای این تفکرات فعالیت می کنند. در سال گذشته (۱۳۸۱) توفیق پیدا کردم به حج مشرف شوم. در آنجا به «جامعه مدینه» هم سری زدم و با چند تن از دوستان تایلندی که در آنجا تحصیل می کنند گفتگو کردم. آنان اظهار می داشتند که شاید تمامی دانشجویان این دانشگاه تا قبل از ورود به آن تفکرات دیگری داشته اند، ولی با ورود به این دانشگاه تمام این تفکرات را از دست می دهند و تفکر سلفیگری جایگزین آن می شود. از گفته های این دانشجویان برمی آمد که از حدود ۱۲۸ نفر تایلندی که در این دانشگاه تحصیل می کنند، اکثر آنها در دوره لیسانس، سه نفر در دوره فوقلیسانس و یک نفر در دوره دکتری مشغول تحصیل اند. با این روند که مشاهده می شود، با گذشت زمان شافعی های سنتی نیز کم کم به سلفیگری تمایل پیدا می کنند ـ چون مراکز علمی قوی ندارند که بتواند از آنها حمایت کند ـ . احتمال دارد که در آینده همین شافعی های سنتی نیز تفکر سلفیگری پیدا کنند و فقط در فقه شافعی باقی بمانند.
در حال حاضر وهابیها تلاش بسیاری می کنند که در بین اهل سنت تایلند بیشتر نفوذ یابند و از طرف دیگر تبلیغات شدیدی علیه شیعیان انجام می دهند. اما پس از حادثه یازده سپتامبر، دولت تایلند بیشتر مراقب فعالیتهای آنهاست.
مذهب حنفی
این مذهب، بعد از قرن نوزدهم و به دست مهاجران مسلمان هندی ـ پاکستانی به کشور تایلند وارد شد. بیشتر این مهاجران که از طریق کشور میانمار به شمال و شرق تایلند آمدند، از اقوام هندی و پشتون اند. در بین آنان سادات هم وجود دارند که مورد احترام اند و در مناطق مختلف کشور زندگی می کنند و گاهی هم عالمانی را از پاکستان برای تبلیغ دعوت می کنند.
همچنین چینیهای مهاجر در شمال تایلند، علیالخصوص شهر شینگمای، زندگی می کنند و به مذهب حنفی پایبندند. به هرحال، آمار دقیقی از حنفیان در دست نیست، اما جمعیت چندانی ندارند و در مورد مدارس دینی آنها نیز چیزی شنیده نشده است.
مذهب تصوف
در میان جمعیت مسلمان تایلند افرادی یافت می شوند که به مذهب تصوف رو آورده اند و خود را «اهل طریقت» می نامند و مسلمانان تایلند نیز آنها را به نام «فرقه طریقت» می شناسند. آنان پیروان فرقه قادریه اند که منسوب به شیخ عبدالقادر جیلانی است. اینان به صورت پراکنده در میان اهل سنت زندگی می کنند و با پنهان کاری معمولاً اطلاعاتی از خود ارایه نمی دهند و برای پذیرش افراد به کیش خود، مخفی نگه داشتن اسرارشان را شرط می کنند. این گروه در بعضی از شهرها هم مساجدی دارند. به عنوان مثال، مرکزی در اطراف شهر بانکوک در منطقه «سای کانگ دن»، به آنان تعلق دارد. مشکل این فرقه هم مسئله سلفیگری است.
تشیّع در تایلند
اسماعیلیه
بهراها: بهراها در دوره حکومت آیوتایا، یعنی سیصد سال قبل، به تایلند آمده اند، اما نقش و شمار آنان در بین مسلمانان بسیار اندک است. آنان با دیگران کاری ندارند و با فرقه های مسلمانان دیگر نیز ارتباط ندارند و با محدودیتهای خاص خود زندگی می کنند. بهراها نه کسی را به مذهب خود راه می دهند و نه هیچ تبلیغی می کنند. این گروه دارای مسجدی در شهر بانکوک، به نام مسجد سیفی و معروف به ساختمان سفید هستند و همچنین قبرستانی خصوصی در منطقه شیعهنشین دارند.
اینان در ایام محرم مراسم عزاداری برای امام حسین (ع) برپا می دارند، ولی این مراسم از چشم مردم پنهان نگه داشته می شود. بهراهای تایلند برای حفظ هویت خود، بعضی از جوانان خود را به شهر بمبئی هندوستان که مرکز بهراها است، می فرستند تا آداب، رسوم و اعتقادات مذهب خود را به آنها تعلیم دهند. هر ساله نیز داعی بزرگ، نماینده ای را به سوی آنان می فرستد تا به امور آنان رسیدگی کند.
در تایلند هر دو شاخه بهراها وجود دارد: یکی داودی و دیگری سلیمانی. داودیها از لحاظ جمعیت نسبت به سلیمانیها بیشترند، اما هر دو شاخه از لحاظ اقتصادی در وضعیت خوبی قرار دارند. هماکنون یکی از اقتصاددانان معروف کشور، به نام پروفسور عمار سیام مالا، از فرقه بهرای سلیمانی است.
اثنا عشریه
در اواخر دوره سلطنتی پادشاه «ناره سون ماهاراج» (حدود سالهای ۱۵۸۹ـ۱۶۰۴ میلادی)، دو برادر تاجر ایرانی از شهر قم به همراه اطرافیانشان به شهر آیوتایا که پایتخت سلطنتی است، مهاجرت کردند. برادر بزرگ، شیخ احمد قمی و برادر کوچک، شیخ سعید نام داشت. از منابع تاریخی به دست می آید که ورود تشیع به تایلند، همزمان با مهاجرت همین دو برادر به این کشور است و لذا سابقه تشیع در تایلند به حدود چهارصد سال قبل باز می گردد.
شیخ احمد قمی
شیعیان تایلند، شیخ احمد قمی را نخستین کسی می دانند که مذهب تشیع را به تایلند آورده است. گرچه بر اساس منابع تاریخی، در لوح بهدست آمده از دوره حکومت سوخوتای در حدود هفتصد سال قبل، بعضی از کلمات به زبان فارسی مشاهده شده است و این نشان می دهد که ایرانیها حدود ششصد و یا هفتصد سال قبل در تایلند حضور داشته اند، با این حال این نظریه چیزی را در مورد ورود تشیع به تایلند ثابت نمی کند.
شیخ احمد قمی در حدود سالهای۱۶۲۰ میلادی، در دوران پادشاه «سوگ تام»، به دلیل اینکه در امور بازرگانی شخصیت ممتازی بود، به دربار فراخوانده شد و در آنجا فعالیت می کرد. وی از آن به بعد نیز منصبهای مختلف دربار را در اختیار خود داشت و مورد اعتماد پادشاه تایلند بود. در جریان خیانت ژاپنیها که می خواستند سلطنت را سرنگون کنند، وی از پادشاه حمایت کرد و با مخالفان حکومت به مبارزه پرداخت و سرانجام با همکاری نیروی وفادار به پادشاه، این خیانت را خنثی کرد. وی بعد از این جریان، به منصبهای عالی دربار رسید و حتی مقام «جاوپایاباوان راش نایوک» که تقریباً معادل با وزیر اعظم است، به وی اعطا شد.
شیخ احمد قمی با زنی تایلندی ازدواج کرد که ثمره این ازدواج، سه فرزند، دو پسر و یک دختر بود. پادشاه تایلند زمین منطقه ای را به او بخشید تا او و افرادی که همراه وی بودند، در آنجا ساکن شوند. شیخ احمد قمی از طرف پادشاه، اولین منصب شیخالاسلامی را به عهده گرفت و وظیفه رهبری، نگهداری و رسیدگی به امور تمام مسلمانها بر عهده وی بود. این نکته ای قابل توجه است، زیرا اکثر مسلمانها در آن زمان از اهل سنت بودند، ولی شیخالاسلامی آنان را یک فرد شیعه بر عهده داشت.
مقبره شیخ احمد قمی هماکنون در کالج تربیت معلم آیوتایاست و مورد احترام تایلندیها قرار دارد. شخصیتهای سیاسی و یا دینی که از جمهوری اسلامی ایران به تایلند سفر می کنند، معمولاً به زیارت مزار او می روند.
شیعیان پس از دوران شیخ احمد قمی
پس از شیخ احمد قمی، فرزندان وی همچنان مورد احترام دربار بودند و یکی از فرزندان او، منصب مهمی در دربار داشت. منصب شیخالاسلامی نیز همچنان نسل به نسل در اعقاب شیخ احمد قمی باقی ماند. آنان با حفظ سمت خود در این منصب، منصبهای دیگری هم در حکومت داشتند. حتی با سقوط سلطنت آیوتایا و به وجود آمدن پادشاهی سلسله جدید، یعنی سلسله جاککری، که پایتخت را به شهر بانکوک منتقل کردند، نوادگان شیخ احمد قمی همچنان مورد احترام سلطنت بودند.
از شیخ احمد قمی تا سیزدهمین شیخالاسلام تایلند (سال ۱۹۳۵میلادی)، منصب شیخالاسلامی در اختیار شیعه و نسل شیخ احمد قمی بوده است. در مورد شیخالاسلام هشتم (سین احمد جولا) نقل شده است که وی با پادشاه پنجم تایلند که یکی از بزرگ ترین پادشاهان این کشور بوده است، رابطه بسیار نزدیکی داشته و مورد احترام فراوان بوده است. حتی این پادشاه به همراه خانواده خود با لباس مشکی در مراسم عزاداری امام حسین (ع) شرکت کرده بود، تا حدی که عده ای گمان بردند پادشاه تمایل به «جاوسن» دارد. مردم تایلند به شیعیان قدیم تایلند «جاوسن» می گویند که به معنای حسینخدایی است؛ زیرا وقتی شیعیان در مراسم عزاداری سینه می زدند و «یا حسین» می گفتند، تکرار پیاپی این کلمه با توجه به لهجه آنان، به صورت «جاوسن» شنیده می شد. وقتی این شیخالاسلام از دنیا رفت، پادشاه برای تشییع جنازه وی به قبرستان رفت و لوح یادبودی بر سر قبر او قرار داد.
در سال ۱۹۳۱ میلادی مبارزات ضدسلطنتی به پیروزی رسید و اختیارات بسیاری از دربار گرفته شد. از آن به بعد، منصب شیخالاسلامی از میان نوادگان شیخ احمد قمی خارج شد. با مرگ شیخالاسلام سیزدهم در سال ۱۹۳۷ میلادی، «شم پامیونگ» از طرف اهل سنت تایلند به عنوان شیخالاسلام چهاردهم منصوب شد. این اولین بار در تاریخ اسلام در تایلند است که اهل سنت به این منصب می رسند. اکنون شیخالاسلامی در دست «ساواد سومال یاساک» است که عنوان هفدهمین شیخالاسلامی را دارد. البته این منصب اعتبار قبلی خود را از دست داده است و امروزه به عنوان مشاور سازمان دین تایلند محسوب می شود.
در اینجا لازم است نکته ای را یادآوری کنیم. نوادگان شیخ احمد قمی به دو شاخه تقسیم شدند. یک شاخه تشیع را اختیار کردند و در این مذهب باقی ماندند و همانگونه که ذکر کردیم، منصب شیخالاسلامی را به صورت موروثی ادامه دادند. اما شاخه دیگر، آیین بودا را اختیار کردند و در این آیین باقی ماندند. نوادگان شیخ احمد قمی که آیین بودا را اختیار کردند، از نظر موقعیت سیاسی و درباری در سطح بالایی قرار گرفتند و در مدت سیصد سال، از شخصیتهای ممتاز کشور بودند. اینان حتی تا ده سال اخیر شخصیتهای بزرگی داشتند که معروف ترین آنان، مثل «ماروت بون ناک»، رئیس اسبق پارلمان ملی و یا «ژنرال بان جوب بون ناک»، وزیر اسبق وزارت دفاع، از خاندان «بون ناک»اند. اگرچه این دو شاخه ارتباط نزدیکی با هم ندارند، هر ساله در مراسم یادبود شیخ احمد قمی در کنار مقبره او گردهم می آیند. نوادگانی که آیین بودا را پذیرفتند، با خاندانهای بزرگ و بانفوذ تایلند و حتی با خاندان پادشاهی در ارتباط بودند و همگی افتخار می کردند که از نسل شیخ احمد قمی اند. پس از آخرین کودتای ارتش در ۱۹۹۱ میلادی که دولت نظامی سر کار آمد، مسلمانان شهر پتانی در مورد تصرف مسجدی از طرف دولت، تجمع اعتراض آمیزی برپا کردند، که سران این حرکت نیز از شیعیان جنوب تایلند بودند. ژنرال سونتان خانگ سمپونگ، رئیس دولت موقت نظامی، سخنانی ناروا علیه شیعیان گفت و آنان را خرابکار خواند. بلافاصله در روز بعد، گوگلیت پراموت، نخستوزیر اسبق تایلند که خود نیز جزء خاندان پادشاه است، مقاله ای در روزنامه خود نوشت و در پاسخ تندی گفت که او نمی داند شیعیان کیستند و چه خدماتی برای تایلند انجام داده اند؟ این موضع گیری نخست وزیر اسبق که شخصیت با نفوذی در تایلند بود، جایگاه شیعه را در تایلند نشان می دهد. از اینرو می توان گفت که شیعیان در تایلند هیچ گاه در فشار نبوده اند و نیستند.
شیعیان بومی تایلند
شیعیان بومی تایلند همان نوادگان شیخ احمد قمی اند که تشیع را اختیار کردند و در این مذهب باقی ماندند. امروزه اکثر آنان در شهر بانکوک، پایتخت تایلند، زندگی می کنند. آمار دقیقی از آنان در دست نیست، ولی تعدادشان به بیش از سه هزار نفر می رسد. پس از شیخ احمد قمی و همراهان او، برای بیش از سیصد سال، رابطه شیعیان بومی با ایران قطع شد. آنان علمای دینی و اطلاعات چندانی نیز از تشیع نداشتند، با این حال، دینشان را حفظ کردند. عنصر اصلی که باعث باقی ماندن آنان بر مذهب تشیع شد، مراسم عزاداری و تعزیه برای امام حسین (ع) بود. در واقع، تنها همین ایام محرم و عاشورا بود که آنان را در لباس تشیع نگه داشت. آنان این میراث را از اجداد خود گرفته اند و مانند دیگر شیعیان در ایام محرم و صفر، یعنی از روز اول محرم تا اربعین حسینی، لباس مشکی می پوشند. در میان آنها کسی تا قبل از اربعین لباس رنگی نمی پوشد، مراسم شادی برپا نمی کند و به مسافرت تفریحی نمی رود. آنان در ده شب اول محرم مراسم عزاداری برپا می کنند و روز عاشورا را نیز مانند دیگر شیعیان گرامی می دارند و به سوگواری می پردازند.
شیعیان بومی که در حقیقت از نسل ایرانیها به شمار می آیند، با اینکه زبان فارسی را نمی دانند، مرثیهخوانی و اشعارشان بیشتر به زبان فارسی است. شیعیان، مساجد و حسینیه هایی نیز از خود دارند و تقریباً در یک محله که به «چرانپات» معروف است، زندگی می کنند.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، بار دیگر ارتباط شیعیان تایلند و ایران برقرار شد و علمای شیعه از ایران و ممالک عربی به تایلند رفتند و به تبلیغ احکام و معارف دینی پرداختند. بعضی از شیعیان نیز فرزندان خود را به حوزه علمیه قم فرستادند که اینان پس از بازگشت به وطن، فعالیتهای مذهبی خود را آغاز کرده اند. وضع فرهنگی و دینی شیعیان نسبت به قبل، تفاوت بسیار کرده است، ولی متأسفانه وضعیت اقتصادی و آموزشی شیعیان در حد مطلوب نیست. بسیاری از خانواده های شیعیان مستضعف اند و جوانانشان تحصیلات عالی ندارند.
شیعیان پس از انقلاب اسلامی ایران
انقلاب اسلامی ایران در تشیع اهل سنت تایلند نقش بهسزایی دارد. قبل از انقلاب اسلامی ایران، شیعیان تایلند فقط در شهر بانکوک و حومه آن تمرکز داشتند، ولی پس از آن، شیعیان در منطقه جنوب و دیگر شهرهای تایلند گسترش یافته اند.
در آغاز انقلاب اسلامی، سفارت ایران در تایلند برای شناساندن انقلاب اسلامی، فعالیتهای ارزشمندی انجام داد و رابطه خوبی با شیعیان بومی تایلند برقرار کرد. بعد از آن نیز خانه فرهنگ جمهوری اسلامی در تایلند تأسیس شد و مجله پیام اسلام راهاندازی شد، که تأثیر مثبتی بر مسلمانان داشته است. بعد از انقلاب اسلامی، یکی از روحانیون شیعه به نام سید محمد زکی به تایلند آمد و کارهای تبلیغی بسیاری انجام داد. وی مؤسسه ای را در شهر بانکوک تأسیس کرد و برای شیعیان جدید نیز دو مسجد در جنوب تایلند بنا کرد. بیشتر فعالیتهای تبلیغی را خود طلاب تایلندی که در شهر قم تحصیل کرده اند، انجام می دهند.
علاوه بر این، از طرف آیتالله خویی نیز مدرسه ای دینی به نام «مدرسه دارالعلم» در شهر بانکوک تأسیس شده است که به تربیت طلاب می پردازد. در حال حاضر، در بانکوک، علاوه بر مساجد و حسینیه های شیعیان بومی، مسجد بزرگ دیگری به نام مسجد امام علی (ع) بنا شده است. همچنین مؤسسه «مطالعات و تحقیقات اسلامی» و مؤسسه «صاحبالزمان» در شهر پاتومتانی در حال فعالیت اند.
در چند سال اخیر، سازمان حوزه ها و مدارس خارج از کشور نیز دو مدرسه دینی در تایلند بنا کرده است. یکی از آنها، مدرسه مختص برادران در شهر ناخان است و مدرسه «المهدی» نام دارد و دیگری با نام مدرسه «مهدیه»، مختص خواهران و در بانکوک است.
در حال حاضر، آمار دقیقی از جمعیت شیعیان تایلند در دست نیست و هر مؤسسه ای آماری مختلف ارائه می دهد، اما می توان گفت که شمار تخمینی آنان به سی هزار نفر می رسد.
انتظار ما
با توجه به اینکه عموم مردم تایلند در مورد ادیان، بالاخص دین بودا، تعصبی ندارند و فضای تبلیغ هم آزاد است، زمینه فعالیت برای عرضه تشیع بسیار گسترده است. تاکنون فضای تبلیغی مسلمانان منحصر بوده است، اما مسیحیان دین خود را در میان بوداییها تبلیغ می کنند و باید اعتراف کرد که در کار خود نسبتاً موفق بوده اند. تشیع با پشتوانه منطق قوی و بحثهای بسیار بلند معنوی و عرفان اسلامی، حتماً می تواند تأثیر بهسزایی در بین بوداییان داشته باشد.
بنابراین، لازم می دانیم که عده ای از طلاب به بررسی و شناخت آیین بودا بپردازند تا بتوانند تشیع را بهتر تبلیغ کنند. مسؤولیت ما در مورد بوداییان سنگین تر است، زیرا آنان خدا را قبول ندارند و مجسمه بودا را فوقالعاده احترام می کنند. رسالت اصلی همه پیامبران، ﴿ان اعبدوا الله واجتنبوا الطاغوت﴾ است و بنابراین، اهمیت تبلیغ اسلام و تشیع در میان بوداییان بسیار روشن است.
منابع:
۱٫ مسلمانان در تایلند، (به زبان تایی).
۲٫ ادیان تطبیقی، (به زبان تایی).
۳٫ THERAVADA BUDDHIST (به زبان تایی)
۴٫ www.thai-bahais.org
۵٫ www.tahi.net/sikh
۶٫ www.nos.go.th/thai
۷٫ www.thailandcentral.com
حوزه نیوز