تاریخ انتشار :

راهکار امام علی(عليه السلام)

راز ویرانی مسجدی در یمن

قومی در ساحل عدن مسجدی بنا کردند، اما وقتی کار ساختن آن تمام شد، ناگهان مسجد فرو ریخت، آن قوم نزد خلیفه اول رفته و داستان خراب شدن مسجد را با او در میان گذاشتند، امام علی(علیه السلام) برای آن‌ها راهکار جالبی را پیشنهاد دادند.

 

13930601000316_PhotoA

به گزارش رهیافتگان (پایگاه جامع مبلغین و تازه مسلمانان )،:امیرالمؤمنین(علیه السلام) در خطبه شگفت‌انگیز البیان می‌فرماید: من آنم که عمل هیچ عمل‌کننده‌ای جز با معرفت من مقبول نیست و پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) می‌فرماید: هیچگاه پروردگارم مرا به آسمان بالا نبرد و با من سخن نگفت مگر آنکه فرمود: ای محمد! علی را از جانب من سلام برسان و او را آگاه کن که وی پیشوای اولیا و نور اهل طاعت من است.
امام علی(علیه السلام) از فضایل و حسناتی برخوردار است که صورت حقیقی آن در نشئه غیب که اشراف بر عالم وجود دارد، نمایان خواهد شد، به عنوان نمونه و ذره‌ای از کهکشان فضائل امام علی(علیه السلام) اینکه آن حضرت به اراده الهی اشراف بر جمیع اموری دارد که لحظه‌ها، دقایق، ساعات، روزها، نیات، تعداد، وزن و سبکی آنان چه مُلکی و ملکوتی حتی تعداد قطرات باران‌ها و برف‌ها و جمیع اموری که در نظام عالم واقع می‌شود، خداوند به اراده ازلی‌اش این ولایت و قدرت ربانی را به او عنایت فرموده است، به همین منظور بر آن شدیم به برخی کرامات امیرالمؤمنین علی بی ابیطالب از کتاب «نشانه‌های روشن» اشاره کنیم که بخش نخست آن در ادامه می‌آید:

*رودخانه یخی و حیرت یک مرد خیبری
امام علی در راهی می‌رفت و مردی از اهل خیبر با او همراه شد، عبورشان به رودی افتاد که آب فراوانی داشت، آن مرد خیبری بر عبایش نشست و جمله‌ای گفت و از آب عبور کرد، امیرالمؤمنین را صدا زد و گفت: ای مرد اگر تو نیز مانند من شناخت داشتی همانند من از آب عبور می‌کردی، امیرالمؤمنین فرمود: در جای خود باش، سپس با دست به آب اشاره کرد، آب منجمد شد و حضرت از آن گذشت، آن مرد خیبری به حضرت گفت: ای جوان! تو چه گفتی که آب را به سنگ تبدیل کردی؟!
حضرت(علیه السلام) فرمود: تو چه گفتی که بر آب گذشتی، گفت: خدا را به اسم اعظم خواندم.
حضرت(علیه السلام) فرمود: آن اسم کدام است؟
عرض کرد: از خداوند به اسم وصی اعظم محمد درخواست کردم.
امیرالمؤمنین(علیه السلام) فرمود: من وصی محمد هستم!
آن مردم گفت: راستی که حق است، سپس مسلمان شد.(۱)

*سنگریزه‌هایی که جواهر شدند
نقل است امام علی(علیه السلام) با اصحاب خود در مسجد کوفه نشسته بودند که مردی عرض کرد: من تعجب دارم که این دنیا در دست این گروه یعنی معاویه و یارانش است و نزد شما چیزی نیست!
حضرت(علیه السلام) فرمود: گمان می‌کنی ما دنیا را می‌خواهیم و به ما نمی‌دهند؟ آنگاه مشتی سنگریزه برداشت، دفعتاً آن سنگریزه‌ها تبدیل به جواهر شد، سپس به آن مرد فرمود: این چیست؟ عرض کرد: جواهر!
حضرت(علیه السلام) فرمود: اگر بخواهیم هست، اما نمی‌خواهیم و سنگریزه‌ها را روی زمین ریخت و به سنگ‌ها به حالت اول برگشت.(۲)

*راز ویرانی مسجدی در یمن و راهکار امام علی(علیه السلام)
علامه مجلسی نقل می‌کند:
قومی در ساحل عدن مسجدی بنا کردند، اما وقتی کار ساختن آن تمام شد، ناگهان مسجد فرو ریخت، آن قوم نزد خلیفه اول رفته و داستان خراب شدن مسجد را با او در میان گذاشتند.
خلیفه گفت: باید بنای مسجد را محکم بسازید.
مجدداً مسجد را ساختند، ولی ویران شد، باز هم نزد خلیفه رفتند و جریان را به اطلاع رساندند، خلیفه نمی‌دانست چه باید بکند،‌ مثل همیشه به حضرت علی متوسل شد و از او کمک خواست.
امام علی(علیه السلام) فرمود: طرف راست و چپ قبله را حفر نمایید، دو قبر آشکار می‌شود که روی آن نوشته شده: «من رضوا هستم و خواهرم حیا که هر دو دختران تبّع پادشاه یمن هستیم، ما مردیم در حالی که به خداوند شرک نورزیدیم».
پس آن‌ها را در آوردید، غسل و کفن کنید و بر آن‌ها نماز بخوانید و بعد آن‌ها را به خاک بسپارید، سپس مسجد را بنا کنید تا خراب نشود، آنان امر حضرت را اجرا کردند و پس از آن مسجد خراب نشد.(۳)


پی‌نوشت‌ها:

۱-مدینه المعاجز، ج۱، ص۴۳۰، عیون‌ اخبار الرضا(علیه السلام)
۲-بصائرالدرجات، محمدحسن صفار
۳-بحارالانوار،ج۴۱، ص۲۹۷، ح۲۲
منبع:فارس-عقیق

اشتراک گذاری :


آخرین اخبار